نکاتی مهم در زمستان گذرانی برای کندوهای زنبوران عسل

نظر به اینکه بروز بیماری ها خود به خود نبوده و برای وقوع آن بایستی شرایط لازم فراهم شود و استرسها (گرما و سرما)می تواند سرآغاز آن باشد به منظور پیشگیری از بروز مشکلات بیماری ها و حفظ سرمایه و کسب درآمد نگهداری کلنی ها در شرایط مطلوب از اصول مهم بوده که نیاز به مقدمات دارد و زمستان گذرانی مهم ترین آن است .

اولین اصل:

وجود مقدار کافی و مناسب ذخیره غدا در کندو است .که باید حداقل برای هر کندو با ۵ قاب متوسط زنبور ۵کیلو عسل باشد. عسل مذکور بایستی به صورت قاب و با پولک سربسته باشد تا در زمان نیاز زنبوران نسبت به باز نمودن حجرات عسل و مصرف آن اقدام نمایند(در مناطق با طول زمستان متوسط).در صورتی که دستی در برنامه قرار داشته باشد می توان در رژیم غذایی دستی مقداری (شربت عسل)همراه نمود . (مقدار غذا با طول دوره سرما بستگی دارد )البته وجود گرده در قابها الزامی است .

دومین اصل 

ترتیب چیده شدن قابهاست یک قاب پوکه یا یک طرف خالی و طرف دیگر عسل از سمت خالی بایستی در جوار دیواره کندو قرار گیرد. قابهای مناسب تخم ریزی یا حاوی تخم ، لارو و شفیره کنار قاب مذکور قرار گرفته و سپس قاب حاوی غذا در قسمت کنار این قابها(به سمت مرکز کندو) قرار گرفته و سپس یک قاب خالی (پوکه) قرار گرفته کنار آن در هر طرف کندو یک میخ کوچک برای ثابت نمودن قابها به کندو زده و یا بقیه فضا را با قاب بدون موم به جهت ثابت نمودن قابها پر نموده و درب کندو را می بندیم (قرار دان گونی پلاستیک یا برزنت روی قابها و بستن سوراخ تهویه پشت کندو ، مغایر اصول بهداشتی است ) ولی استفاده از پوشش تخته سه لا یا فیبری دارای منفذ مناسب توصیه می شود در صورت لزوم می توان در یک جعبه کندو دو کلنی را مستقر کرد و دو سوراخ پرواز در ان تعبیع نموده و بین هر دو کندوی مستقل را به قرار دادن یک صفحه فیبری تا زیر سقف کندو به موازات قابها از کف تا زیر درب کندو آنها را از هم جدا نمود. سوراخهای تهویه درب و بدنه کندو نبایستی مسدود گردد.

سومین اصل:

ترکیب جمعیتی و میزان آن و مدیریت بیماریها می باشد.

الف) ترکیب جمعیتی: به این منظور در هر کلونی بایستی مقدار مناسبی تخم روز ، لارو و شفیره به انضمام تعداد مناسبی زنبور کارگر جوان وجود داشته باشد. و بهتر است هر ساله حدود ثلث تا نصف قابهای حجره دار نو شود.

ب) در مورد بیماریها نکات بسیاری باید قید شود. لیکن بدلیل اینکه در هر منطقه ای به علت بیماریهای خاص و شرایط ویژه نکات بهداشتی و درمانی همان منطقه باید رعایت شود و شرایط خاص را کارشناس هر منطقه بایستی بررسی و اعما نماید. لذا به ذکر نکات کلی و بطور اجماع اکنتفا می شود.

بنابراین فعلا مبارزه و کنترل آفات و انگلهای زنبور عسل (واروا ، نوزما آکارا پیس و ...) که از اهمیت بسیاری برخوردار است مختصرا بیان می شود.

در مورد واروا تا ۲% میانگین آلودگی زنبوران بدون اهمیت و میانگین تا ۵% قابل درمان و یا برنامه ریزی برای درمان در فصل بعدی می باشد. آلودگی بیش از ۵% بایست برنامه ریزی قاطع اعمال شود ( حذف کندوهای ضعیف یا ادغام آنها و مصرف دارو یا اقدامات بیولوژیک ضروری است.( میانگین آلودگی = معدل درصد آلودگی تعداد کندوهای نمونه گیری شده است ) (درصد آلودگی = تعداد کنه * ۱۰۰ تقسیم بر تعداد زنبور نمونه)

در مورد نوزما در صورت رویت علایم و شدت آلودگی باید تصمیم گیری و درمان مناسب انجام شود ابتدا اگر تعداد کندوهای آلوده کم بود (یک کندو) حذف آن و جدا سازی کندوهای مشکوک و درمان آنها و پیش گیری در بقیه کندو ها ضرورت دارد. ( ظهور علایم در بیش از یک کندو با توجه به رطوبت منطقه و یا کوچ به منطقه مرطوب درمان کلیه کندوها ضروری است) در صورت وجود سابقه قبلی بیماری مثلا در فصل بهار قبلی نیز بایستی نمونه گیری و آزمایش شود. اگر وجود بیماری به صورت مزمن یا مخفی تایید شد(بیش از ۶۰ عدد عامل بیماری در یک شان میکروسکوپی از محلول حاصل از سلایه شکم ۲۰ زنبور ) در صورت لزوم با توجه به وجود علایم و درصد آلودگی کندوها ( بیش از ۱% ) اقدام به مبارزه نمود.

در مورد آکاراپیس وودی در صورتیکه کوچ به مناطق خشک تر از محل استقرار قبلی در برنامه باشد نیاز به اقدام دارویی نمی باشد ضمنا اگر داروهای تدخینی و یا سیستمیک ضد واروا یا اسید اگزالیک و یا اسید فرمیک در مبارزه مصرف شود. از شدت وفور اکاراپیس ودی می کاهد و کنترل زنبورستان در فصل زاد و ولد بعدی ضروری است . اصولا این بیماری به رطوبت منطقه بستگی شدید دارد و در مناطق خشک دیده نمی شود.

در مورد لوک نیز بایستی با دقت و شدت عمل شود و عاری بودن کندوها از علایم بیماری قطعی گردد. و در صورت نیاز اقدام درمانی مناسب انجام شود( حذف کلیه کندوهای دارای علامت و تجویز دارو به هر کندو ۴ بار به فاصله یک هفته هر بار ۱۰۰ الی ۲۰۰ میلی گرم اکسی تتراسیکلین ۲۰% ) به ویژه در مبارزه با لوک آمریکای که درمان بلند مدت و نابودی هاگها پس از تبدیل هاگ به باسیل میسر و از اهمیت زیاد برخوردار است اصوالا تا هنگامی که هاگها در کندو باشد و با نوزادان تماس یابد. هاگها به باسیل تبدیل و سپس باسیلها هر کدام هزاران هاگ ایجاد و هاگها مجددا به باسیل تبدیل و باعث بروز بیماری می شود. حذف کلیه قابهای دارای علایم بیماری و جابجایی زنبورستان سرلوحه کار است.

(ضمنا سایر بیماریها نیز مهم است و باید مد نظز باشد ولی در درجه بعدی اهمیت است و حسب مورد بایستی اقدام شود)

توضیح اینکه رابطه میزان جمعیت کندو و حجم آن با طول دوره سرما و شدت سرما بایستی رعایت گردد. یعنی اگر طول دوره سرما یا شدت آن کم باشد جمعیت کمتری نیاز است و برعکس و به همین مبنا جمعیت بیشتر غذای بیشتری نیاز دار. بنابراین صلاح در این است که همیشه مقدار غذا بیش از نیاز کندو برای زمستان گذرانی در نظر گرفته شود که اگر سرما و عدم دسترسی به گل و تامین غذا بروز نمود جمعیت کندو از بی غذایی نابود نشود و تمام زحمات و هزینه مربوطه هدر نرود. البته مکان استقرار کندوها و تاثیر سرمای محیط استقرار بر مصرف عسل تاثیر داشته و سرمای قابل تحمل در کاهش مصرف عسل موثر است که باعث کاهش تحرک و کاهش تخم ریزی و جمعیت نیز می شود که جبران جمعیت در شروع گرما بایستی در اولویت باشد و بدین منظور می توان کوچ کوتاه یا لزوما بلند و تغذیه دستی تحریکی دو ماه قبل از نیاز به جمعیت فراوان اجرا گردد. و افزایش جمعیت با شروع وفور گل در طبیعت بایستی تطابق داشته و در واقع پیشواز فصل گل رفتن و جلوتر از صحرا و طبیعت بودن بایستی هدف اصلی در کسب عسل باشد.

استراتژی درمان

نظر به اینکه مصرف سموم (دارو)از نظر هزینه اقتصادی ونیروی کارگر و تاثیر منفی آن برروی ساختار بدنی زنبور (ژنها) به وبژه ملکه و باقی مانده دارویی در عسل و سلامت مصرف کننده عسل و عواقب ناشی از اثرات سوء سموم روی نسل های بعدی زنبور واجد اهمیت است و با توجه به اینکه بیماری های انگلی پیشگیری ندارد و برای تصمیم به درمان هم بایستی آلودگی در حد منطقی باشد تا اقدام به دارو درمانی سنجیده باشد .

بنابراین در استراتزی مبارزه و درمان واروا مصلحت در آن است که :

۱) برنامه مراقبت از این بیماری به ویژه در کندوهای با آلودگی قبلی از نظر اقتصادی – سلامت عسل و کندو – و هزینه نیروی کار مهم بوده و باید مد نظر باشد و در صورتی که آلودگی ثابت مانده با توجه به شرایط و فصل اقدام شود یا اگر رو به ازدیاد است تصمیم مناسب اتخاذ (درمان شود). در صورتیکه اگر الودگی رو به تنزل است از درمان دارویی پرهیز نمود .و به اقدامات حمایمی و بیولوژیک به منظور حصول نتیجه بهتر و سریع تر روی آورد .بدین سان با اعمال ادغام کندوهای مقاوم و تغذیه دستی و دادن قاب شفیره و زنبور جوان بالغ به مقاومت بیولوژیک زنبورها رسید .

۲) با توجه به ویژگی های زنبور عسل (خسلت نظافت گری + زنهای R,U و پدیده گرومینگ و خصلت اموزش پذیری عمل گرومینگ ، زنبوران تازه متولد یا منتقل به کندوی جدید عمل گرومینگ را فرا میگیرند)ذاز همین ویژگیها در جهت حذف درمان داروی ناخواسته باید استفاده نمود.

روش برخورداری با بیماری (استراتژی مبارزه با وآروآ)

گر معدل آلودگی در حد کمتر از ۲% بود کلا نیاز به درمان نیست و برنامه مرافبت سالی یکبار دو ماه بعد از شروع اولین تخم ریزی عمده یا ابتدای هر فصل کوچ به گرمسیر، بایستی انجام شود و اگر معدل آلودگی تا ۵% بود بایستی ابتلاء مشکوک قلمداد و شرایط کوچ و فصل راهنمای مراقبت بیماری در زنبورستان باشد و بر این اساس استراتژی درمان برگزیده شود. در صورتی که معدل آلودگی بیش از ۵% بود با توجه به فصل اگر ابتدای فصل زاد و ولد بود اقدام به درمان باید صبر نمود. در غیر این صورت حسب شرایط بایستی اقدام شود.

۱) نکته مهم : در صورت عدم استفاده از سموم مجاز (مصرف سموم غیر مجار بسیار خطرناک است)با حذف کندوهای ضعیف و غیر مقاوم به واروا و برنامه حمایت غذایی جمعیت و کمک بیولوژیک (استفاده از گونه های مقاوم ) پس از چند سال کندوها به نحو محسوسی قدرت مقابله و دفاع از خود علیه واروا را کسب می کند .

۲) نکته مهم : اصولا هر دارو در صورتی که وارد سیستم بدن زنبور شود از جنبه های مختلف تاثیرات متفاوتی در زنبورها دارد که بعضی سوء بوده و بهتر از حداقل مصرف داروها و حداکثر اعمال مدیریت و اقدامات حمایتی جهت مفقیت بلند مدت انجام شود (حتی الامکان اقدام دارویی دارویی و حمایت بیولوژیک توام باشد ).

۳) سموم مجاز بایستی طبق تناوب و دقیقا طبق توصیه سازنده و دامپزشک متخصص مصرف شود تا ضمن اجتناب از ظهور نسل مقاوم کنه به سم از تجمع و اثرات سوء یک نوع سم در کندو(در موم و زنبور و عسل )پرهیز نمود .

خلاصه: داروها به ویژه سموم ضد واروا بایستی بسیار اگاهانه مصرف شود تا از بروز نسل مقاوم کنه –انباشت سم و به ویژه یک نوع سم که ممکن است به حد خطرناک در موم و بدن زنبورها به خصوص ملکه و عسل برسد پرهیز شود و از اصول بیولوژیک و اقدامات حمایتی و تغذیه ای مناسب در کندوها بهره برد و ز توان مقابله طبیعی زنبوران با واروا استفاده شود تا علاوه بر پرهیز از مشکلات عدیده (مالی , بهداشتی ,ضعف کلی زنبوران و عدم تولید عسل و غیره ) عسل سالم تر و بیشتر و کار توام با موفقیت اقتصادی که هدف هر کسی است حاصل شود . قطعا به گزینی می تواند در این مورد نقش عمده ای داشته باشد و توصیه می شود این سموم نه کمتر و نه بیشتر از دستور سازنده یا دامپزشک متخصص استفاده شود .

 

نویسنده : دکتر سیروس کوشا -کارشناس سازمان دامپزشکی کشور

انتخاب قندها برای تغذیه زنبور عسل

قیمت یک عامل اصلی در تغذیه در کشاورزی است. اما شیرینی ارزان قیمت به سرعت می تواند فراموش شود با تلخی کوتاه مدت که بلافاصله از یک محصول ارزان می رسد.

قیمت گران شکر معمولی و یک بازار خوب برای عسل، زنبورداران را وادار می کند تا تغذیه ارزان تر را برای زنبورهای عسل آزمایش کنند.

برخی جایگزین های شکر مأیوس کننده و برخی موفقیت آمیز بودند. فاکتورهای محدودکننده تاثیر هیدروکربورها در تغذیه زنبورعسل چیزی نیستند که با علائم تجاری بیان شوند. آنها باید بهتر درک شوند قندهایی که پستانداران را تغذیه می کنند می توانند زنبورهای عسل را مسموم کنند. مشاهده سم به همراه قند باید چشم ها را بر روی مشکلات تغذیه را زنبور عسل باز کند.

قندهای مسموم کننده زنبورعسل

گالاکتوز، آرابینوز اکسیلوز، ملبیوز مانوز را فینوز Stachyose و لاکتوز در شربت رقیق ساکارز زنبورهای عسل را مسموم می کنند.

agar pectin و بسیاری صمغ ها سمی هستند که می توانند قندها را تجزیه کرده و مسموم کنند.

از طرف دیگر گلوکز، فروکتوز ، مالتوز ، ساکارز، melezitose و تری هالوز سالم ، خوب و مغذی هستند. دلیل اینکه بعضی قندها در دزهای پایین برای زنبورعسل سمی هستند ناشناخته است. نظریه های مختلف وجود دارد. حتی پروسه مهم بیوشیمیایی تبدیل شهد به عسل مبهم مانده است.

عسل که بیشتر گلوکز و فروکتوز است نمی تواند مانند شربت ساکارز زنبورهای داخل قفس را نگهدارد. با وجود این بسیاری زنبورداران اظهار میکنند علی رغم ریسک انتشار بیماری توسط عسل، عسل یک غذای ایده آل است در نتیجه شکر معمولی که هیدرولیز شده بصورت شربت حاوی گلوکز و فروکتوز است به زنبورهای عسل خورانده می شود. صحت این کار بر پایه داده تغذیه ای نیست بلکه بر این فرض است که هیدرولیز به هضم کمک می کند.

شربت برای تغذیه مناسب است و هیدرولیز فرایند گرانوله شدن را در شربت کاهش می دهد . همچنین غارت در زمان تغذیه با شربت شکر کمتر است زیرا فروکتوز و گلوکز کمی بیشتر از شکر زنبورها را تحریک می کند وقتی که آنها در سن جستجوی غذا هستند (Barker & lebner) علیرغم اینکه قند اینورت برای انسان شیرین تر به نظر می رسد برای زنبورها تحریک کننده تر از ساکارز نیست. اخیراً شربتهای غلیظ فروکتوز که بوسیله تخمیر آنزیمی نشاسته ذرت تهیه شده اند با قیمت پایین تر از ساکارز در دسترس هستند.

شربتهای فروکتوز جز اختلاف اساسی در طعم و منشأ گیاهی و اختلاف جزئی در نمک از نظر شیمیایی همانند عسل هستند.

شربت غلیظ فروکتوز توسط Blend (۱۹۷۵) Moeller of Madison و WI و توسط (Barker & ehner) به زنبورهای درون قفس خورانده شد بدون اینکه هیچ برتری بر ساکارز داشته باشد.

(Doull, ۱۹۷۵) سه شربت که از هیدورلیز نشاسته گندم تهیه شده بود به زنبورها خوراند ؛ او متوجه شد پلی ساکاریدهای هضم نشده بویژه نشاسته خطرناک هستند. او نتایج بهتری از ساکارز گرفت در مقایسه با شربتهای اینورت خود . Formose یک قند مرکب که از فرمالدئید بدست می آید رشد را متوقف کرده و زنبوران کارگر را می کشد.

چغندر تصفیه شده و شکر نیشکر ساکارز خالص هستند و البته سالم و از نظر تغذیه یکسان هستند قندهای تصفیه نشده زنبورهای عسل را می کشند. عوامل مسمومیت در ملاس و در شکر قرمز مشخص نشده اند. (۱۹۶۶ , Balley) دریافت که نیشکر نیمه تصفیه شده خطرناک نیست اما عمر زنبور را کوتاه می کند. بر همین اساس آلودگی های موجود در قند تصفیه نشده چغندر باید سمی باشد. شکر خام چغندر به دلیل وجود پکیتن ها و یا گالاکتوسیدهای موجود در آن ها ممکن است سمی باشد (Barker , ۱۹۷۶).

Balley همچنین دریافت که عسل هشت ساله اثرات اسهالی دارد و خیلی شبیه قند های سمی می باشد . حداکثر جذب متیل فورفورال با سمی بودن عسل مانده و به اسید تجزیه شده شربتها همبستگی دارد.

آزمایشهای اخیر (۱۹۷۵: Jachimoviez , Elsherbiny) (۱۹۷Gb , Barker) نشان دادند که هیدروکسی متیل فورفورال وقتی که در باقیمانده گلوکز + فروکتوز حاصل از تجزیه اسیدی (acid-Hydrolyse) یا شربت جوشیده یا عسل مانده چندساله یافت شود می تواند سمی باشد شکر ضایعات پسمانده مانند آنچه در آسیاب قنادی ها جارو می کنند یا آب نباتهای اضافی گاهی یک منبع ارزان قیمت ساکارز است اما آرد و گرد و غبار و نمک موجود در آنها ممکن است خطرناک باشد.

(۱۹۶۴: Piskovol) دریافت که نمک معمولی یا کلرید سدیم در سطح ۱۲۵/۰ در شربت شکر موجب اسهال و مرگ و میر زنبورهای داخل قفس می شود.

زنبورهای در حال زمستان گذرانی با ذخیره عسل حاوی ۳۵/۰ تا ۱۶/۱% نمک دچار مرگ زودرس می شوند.

پس مانده هایی که مقدار زیاد آرد یا نشاسته دارند زمانیکه به آب افزوده شوند تخمیر شده و زنبورها را می کشند مسمومیت مربوط به میکروارگانیسم هایی است که پیدا می شوند سمی بودن آرد و نشاسته گاهی مربوط به غیرقابل هضم بودن و مسدودشدن مخرج زنبورهاست. این ممکن است غیر معقول بنظر برسد ما مرتب سلولز پودر شده را بدون خطر به زنبورهای محبوس شده خوراندیم. بسیاری از دیواره های گرده غیرقابل هضم هستند اما بی خطرند.

قندهایی که باعث مسمومیت زنبورها می شوند اگر در جیره هایی با ساکارز رقیق شوند قابل قبول می شوند. Balley توضیح داد که نمونه های قندهای inverted-acid او وقتی با نسبت ۸ به یک با ساکارز مخلوط شوند اثر زیان آور ندارند.

عسل و شهد حاوی رگه هایی از قندهای سمی مانند را فینوز، مانوز و گالاکتوز هستند( Percival ۱۹۶۱ : Siddiqui : ۱۹۷۰) زیر میزان کشندگی بودن این قندها در گرده، عسل و یا شهد می تواند تاثیر قندها در رژیم های تکمیلی را اصلاح کند. بر عکس ذخایر شکر سالم توانسته سم ها را در غذاهای مکمل رقیق کند.

بهترین زمان استقرار کلنی­ها در مزارع و باغات و فوائد گرده­افشانی

بهترین زمان استقرار کلنی­ها در مزارع و باغات

برخی از حشرات با گرده­افشانی و تلقیح گلها، گاهی به مقدار زیادی بر میزان تولیدات کشاورزی از جمله آفتابگردان، سیب درختی و غیره می­افزاید و به نحو قابل توجهی مقدار و شکل محصول را بهبود می­بخشد. متأسفانه عدم آگاهی از نقش اصلی و واقعی زنبورعسل در گرده­افشانی، نگاه را به سوی محصولات آن یعنی عسل، موم و غیره جلب نموده است. در حالیکه نقش اصلی زنبورعسل در رابطه با حفظ و تنوع گیاهان در جنگلها، مراتع، باغات، مزارع و درنتیجه حفظ محیط زیست و افزایش محصولات کشاورزی می­باشد.

اين مجموعه با استفاده از منابع داخلي (جزوات) و منابع خارجی (استفاده از اينترنت- جستجوی مقاله) تهيه و تنظيم گرديده­است که امید بر آن دارم مطالب ارائه شده قابل استفاده و مفید برای دانشجویان این رشته باشد.

 فوائد گرده­افشانی

1.با عمل گرده­افشانی کامل، گلها زودتر بارور می­شوند و میوه­ها سریعتر تشکیل می­گردند.

2. باعث افزایش مقدار، مرغوبیت و داوم میوه می­گردد زیرا با تشکیل تخمک­ها به طور کامل، دانه و میوه بیشتری تولید می­شود.

3. مانع تولید میوه­های ناجور، کج و پوک می­گردد.

4.به علاوه گرده­افشانی کافی توسط حشرات باعث زود تشکیل شدن بذر نیز می­شود که در اثر این عمل، بیشترین فرصت را برای رسیدن محصول فراهم نمود و موجب یکنواختی و زود برداشت شدن محصول نیز گردد.

بواسطه موارد فوق، سرانجام گرده­افشانی توسط خود زاراعان مورد درخواست قرار می­گیرد. چنانکه عمل­آوری بیشتر درختان میوه بستگی به زنبورها دارد. زنبورها یک بخش عظیم از تولیدات محصولات در ایالات متحده هستند. اوان سوگدان یکی از محققین دانشگاه واشینگتن معتقد است " زنبورها مسئول حدوداً یک سوم غذایی هستند که ما می­خوریم.

موقعیت کلنی

یک مکان خوب برای زنبورداری باید متناسب با نیازهای زنبورها و تأمین کننده آرامش و راحتی زنبوردار باشد. برای جلوگیری از اضطراب زنبورها یک مکان خوب جایی است که از لحاظ غارت در یک دوره­ی بلندمدت در طول سال امن بوده و مناسب برای ذخیره کردن غذا برای زنبورها باشد. همچنین یک مکان خلوت، خوب زهکشی شده، ایمن در مقابل طوفان، سیل و محافظت شده در مقابل بادهای سخت و باران­های شدید و یک چشمه­ی تمییز آب باید در آن حوالی موجود باشد.

در مناطق معتدل، مکان باید به اندازه کافی آفتابگیر باشد اما در نواحی گرمسیری باید یک مقدار (اندکی) سایه­گیر در مقابل جوش و خروش کند و در هوای آفتابی داغ باشد. در صورت ممکن همچنین مکان باید در مقابل دشمنان ویرانگر زنبورها و محصولات زراعی که از لحاظ شیمیایی سمی هستند، ایمن باشد. به نفع زنبوردار است که یک جاده قابل دسترس خوب و یا یک گذرگاه برای زنبورستان وجود داشته باشد. مکان باید نسبتاً هموار و به قدر کافی وسیع برای کار کردن صحیح و آسان با کلنیها باشد. برای جلوگیری از رقابت، برای غارت توسط زنبوران زنبورستانهای مجاور و همچنین برای به حدأقل رساندن گسترش بیماریها، زنبورستان­ها باید حدأقل 2 کیلومتر دورتر مستقر شوند. اگر زنبورستان­ها بزرگ باشند، این فاصله باید زیاد باشد تا زنبوران کارگر قادر به پرواز کردن به مسافتهای دورتر از 10 کیلومتر گردند. زنبورداران تجاری عموماً مالک کلنی­های زیادی هستند و در جستجوی پیداکردن مکان انفرادی مناسب برای استقرار کلنی­های زیاد هستند. زیرا اگر تعداد کلنی­ها زیاد باشد رقابت برای غارتگری در میان کلنی­ها تأثیر منفی بر روی بازده کلنی خواهد داشت. برای همه­ی اهداف عملی و کاربردی، یک زنبورستان باید بطور نرمال شامل 30 تا 80 کلنی باشد. دو فاکتور خیلی مهم تعیین کننده مطلوبیت، تعداد جمعیت کارگران در کندوها و میزان جذابیت منطقه می­باشد یعنی جائیکه منابع شهد و گرده فراوان است. یک زنبورستان می­تواند نسبتاً شامل تعداد جمعیت کارگران کندو 50 یا بیشتر با محصولات رضایتبخش و بدون عوامل تهدید کننده باشد .

آماده کردن کندوها برای گرده­افشانی یک گیاه زراعی ویژه

 ·در انتقال کندوها به یک باغ یا مزرعه، باید توجه داشته باشیم که زنبوران بارآور معمولاً دوست دارند که از همان گیاهان که در محل قدیم استفاده می­کردند، گرده و نوش جمع­آوری کنند. لذا مدتی طول می­کشد تا به گل گیاه مورد نظر روی آورند.

·به همین لحاظ برای حدأکثر بهره­برداری از گره­افشانی زنبوران عسل، باید کندوهای آنها را موقعی به باغ یا مزرعه منتقل نمود که حدأکثر گلهای گیاه مورد نظر باز شده باشند و این گیاه از نظر مقدار شکوفه نسبت به گیاهان دیگر غالب باشد.

·گیاهانی که دوران گلدهی کوتاهی دارند باید کندوها را قبل از گلدهی به آن مکان آورد ولی در مورد گیاهانی که دوران گلدهی طولانی دارند بهتر است کندوها را در دسته­های کوچک ولی در روزهای متوالی به مزرعه انتقال داد.

·زمان ترشح حدأکثر نوش (شهد) و یا آزاد شدن گرده در گیاهان مختلف متفاوت است. گیاهان معمولاً گرده را صبح یا عصر آزاد می­کنند. گیاهانی که گلهای آنها هنگام صبح گرده­های بیشتری آزاد می­کنند ، باید کندوها را به موقع به باغ یا مزرعه منتقل کرد و صبح زود آنها را آزاد کرد (آفتابگردان.)

·در استفاده از کندوهای زنبورعسل برای گرده­افشانی گیاهان اگر چنانچه مشاهده شود که زنبوران کارگر از گیاهان دیگری غیر از گیاهان زراعی مورد نظر استفاده می­کنند باید به فوریت جای این کندوها را با کندوهای جدید عوض کرد.

·پیشنهاد می­شود در چنین مواقعی کندوها را در فاصله­ی باغ و یا مزرعه و یا زنبورستان که در چند کیلومتری منطقه مورد نظر قرار دارد هر 5 تا 10 روز تعویض نمایند.

دامنه پرواز زنبوران کارگر در رابطه با گرده­افشانی

·طبق مطالعات انجام شده هنگامیکه کندوها را برای گرده­افشانی به باغ یا مزرعه­ای منتقل می­کنند، ابتدا زنبورها روی گیاهان مجاور فعالیت می­کنند ولی به تدریج دامنه فعالیت خود را وسعت می­بخشند.

·زنبورهای کندوهای تازه منتقل شده در روزهای اول در فاصله­ی 200 متری و در روزهای دوم و سوم در فاصله­ی 300 متری و در روزهای پنجم و ششم تا فاصله­ی 800 متری پرواز می­کنند و در روزهای بعدی دامنه فعالیت خود را وسعت می­دهند.

·توزیع کندوها در سطح یک مزرعه یا باغ، در انجام گرده­افشانی موفقیت­آمیز، اهمیت بسیار دارد و باعث می­شود که زنبوران در تمام سطح مزرعه فعالیت نمایند.

·بهتر است که کندوها را در گروههای 5 تایی و در فاصله­ی 100 متری در اطراف مزرعه پخش نمود.

·در مزرعه­ای که دارای باد شکن می­باشد، دامنه زنبوران بعلت دور بودن از جریان باد، وسعت
می­یابد و محیط مناسبتری برای گرده­افشانی بوجود می­آورند.

هر چه فاصله­ی کندوها تا منابع نوش و گرده بیشتر باشد، به همان اندازه زنبوران کارگر کمتر فرصت پیدا می­کنند تا از گلها نوش و گرده بردارند و قسمت زیادی از وقتشان را در رفت و آمد می­گذرانند.

به طور کلی زنبوران عسل برای تهیه­ی یک محموله­ی نوش دقت بیشتری صرف می­کنند تا تهیه­ی یک محموله­ی گرده، لذا کم کردن فاصله کندوها از باغ یا مزرعه بر میزان باردهی گرده­افشانی زنبوران عسل می­افزایند.

تأثير آب و هوا بر توليد بره موم ‏

بره­موم زنبورعسل و عصاره­ي بره­موم چيست؟

بره­موم ماده­اي است كه به وسيله­ي زنبور عسل ساخته شده و محافظي در برابر باكتري­ها، قارچها و ويروس­هاي مضر ايجاد مي­كند. بره­موم رزين (صمغ) گياهي جمع­آوري شده به وسيله زنبورها براي استفاده در كندو و اطراف آن مي­باشد. در گياهان اين ماده معمولاً لايه­اي چسبناك در اطراف جوانه مي­باشد كه از آن در برابر عناصر آب و هوايي و حمله­ي باكتري­ها، قارچ­ها، كپك­هاي قارچي و ويروس­ها محافظت مي­كند.

اين­ها ويژگي­هايي هستند كه براي زنبورها مفيد بوده و به وسيله­ي خواص چسبندگي بره­موم، زنبورها افزايش مي­يابند. همانند گرده، چسب بره­موم محصولي از زنبور مي­باشد كه نمي­تواند به طور شخصي تعريف شود و از نوعي به نوع ديگر متفاوت مي­باشد. اين موارد نتيجه­ي طبيعي فرآيند جمع­آوري مي­باشد. زنبورها بره­موم را از صمغ­هاي گرفته شده از مواد متنوع درختي و ديگر گونه­هاي گياهي جمع­آوري كرده كه اين بره­موم­ها به طور طبيعي در تركيبات شيميايي كمي و كيفي با هم متفاوت خواهند بود. با اين حال، نمونه­هاي مختلف عصاره بره­موم (بره­موم استخراج شده) زنبور شباهت قابل توجهي در طبيعت شيميايي كلي و فيزيكي دارند كه آنها را ايجاد مي­كند.

صدها تركيب شيميايي از عصاره بره­موم زنبورها ايجاده شده است. اصلي­ترين مورد شيميايي موجود در بره­موم فلاوونوئيدها، فنوليك­ها و تركيبات آروماتيك مختلف مي­باشند. عصاره بره­موم  زنبور همچنين حاوي مقداري روغن­هاي فرار، ترپن­ها و موم­ها مي­باشند. اما گمان نمي­رود كه اين تركيبات به طور قابل توجهي براي خواص شيميايي و اثرات بره­موم باشند. فلاوونوئيدها تركيبات گياهي معروفي هستند كه خواص ضد اكسنده، ضد باكتري، ضد قارچ، ضد ويروس و التهابي دارند. خواص ديگر چسب بره­موم شامل عملكرد آن به عنوان داروي بيهوشي عمومي، كاهش اسپاسم، التيام زخم معده و استحكام مويرگ­ها مي­باشد.

 چقدر بره­موم مي­توانيم بدست آوريم؟

FDA هيچ راهكاري براي گرفتن محصولات بره­موم زنبور را مشخص نكرد. معمولاً توصيه مي­شود كه روزانه 1 تا 3 كپسول (250ميلي­گرم) به عنوان مكمل غذايي مي­توانيد دريافت كنيد.

 بره­موم زنبور چيست؟

زنبورها Balsam را از جوانه­ي درخت­هاي غان و تبريزي و صمغ­ها را از درختان ميوه مخروطي جمع­كرده و آنها را با مواد مترشحه­ي خودشان مانند saliva، گرده، موم و آنزيم­هاي گوارشي مخلوط كرده و به شكل بره­موم كه يك صمغ چسبناك و تيره با بوي ضدعفوني قوي مي­باشد در مي­آورند. اين ماده در آب قابل حل نيست و تنها در الكل خالص حل مي­شود. در آب و هواي سرد توليد بره­موم بسيار سخت است اما وقتي هوا گرم مي­شود دشوار مي­شود. زنبورها از بره­موم براي ضدآب كردن داخل كندوهايشان و استريل كردن آن و دوركردن خود از بيماري استفاده مي­كنند. بره­موم غني از ويتامين، بيوفلاوونوئيد، آنزيم و عناصر كم مقدار مي­باشد. مراحل شيميايي اصلي يافت شده در بره­موم فلاوونوئيدها، فنوليك­ها و ترپن­ها مي­باشند. فلاوونوئيدها شامل: quercetin، apegenin، galangin،ferol kaemp، luleolin، pinocembrin، pinostrobin، pinobanksin مي­باشند. گلانگين يكي از موثرترين آنتي­بيوتيك­هايي مي­باشد كه ما مي­شناسيم و يك ماده طبيعي است. استرفنولي (استرفنتيل اسيدكافئيك يا CAPE) موجود در بره­موم توجه بيشتر محققان پزشكي را به خاطر عامل بالقوه آن براي درمان تعدادي از ناهنجاري­ها، شامل جراحت نخاع و همچنين تنظيم كننده­ايي، ضدسرطاني، ضدالتهاب و فعاليت­هاي ضدويروسي به خود جلب كرده است. تست آزمايشگاهي تأييد مي­كند كه بره­موم ضدويروس، ضد فعاليت HIV-1، ضدقارچ، ضدباكتري و ضداكسيدانت، ضدميكوپلاسميك، ضدانگل، ضدسرطان و ضد لخته شدن خون مي­باشد. بره­موم همچنين خواص بيهوشي دارد و درد نيش زنبور را از بين مي­برد. بعلت استرفنيل اسيد كافئيك است كه سير Lioxygenase اسيد Arachidonic جلوگيري مي­كند و موجب التهاب مي­شود. زنان داراي التهاب رحم كه بره­موم مصرف مي­كنند 60% فرصت بيشتري براي سقط جنين دارند و درد و التهاب كمتري با اين اختلال دارند.

بره­موم زنبورعسل براي چه چيزي مي­تواند مورد استفاده قرار گيرد؟

درمان نواحي گرمسيري: مطالعات پزشكي نشان داده است كه كاربرد بره­موم در نواحي گرمسيري در مورد تنتور يا روغن و پماد در برابر تبخال­هاي تناسلي، تاولهاي تبخالي، پوسيدگي دندان، بيماري اطراف دندان­ها و روماتيسم، اگزوما، سوختگي­ها، عفونت­هاي پسوريازيس و قارچي مانند عفونت، كچلي پاهاي ورزشكاران كمك مي­كند. تنتور به كار رفته براي نيش­هاي زنبور موجب تسكين درد فوري و كاهش التهاب مي­شود. درمان­هاي بره­موم همچنين براي گوش درد يا عفونت­هاي بخش خارجي گوش خوب است. آماده سازي­هاي بره­موم مي­تواند براي بريدگي­ها، خراش­ها و زخم­هاي جراحي به كار رود. تنتور بره­موم ساخته شده از الكل مي­تواند مستقيماً براي نيش­هاي زنبور بكار رود يا با كمي آب يا لوسيون رقيق شده و براي مصارف ديگر مورد استفاده قرار مي­گيرد. يك بره­موم، موم و پماد عسل مانند مرهم تازه طبيعي براي استفاده خارجي مخصوصاً در زخم­ها و شرايط پوست خشك و فلس فلس شده به كار مي­رود.

 گرفتن بره­موم براي ايجاد سلامتي و نيروي حياتي و مشكلات تنفسي

چندين مطالعه حاكي از اين هستند كه بره­موم گرفته­شده بعنوان يك تنتور يا به شكل قرص در درمان سرماخوردگي معمولي، آنفولانزا، ميكروب­ها، انگل­ها، زخم­هاي معده، زكام، سينوزيت، التهاب حنجره،گلودرد و مشكلات تنفسي مفيد هستند. بره­موم در رفع مشكلات تنفسي بسيار مؤثر است. پزشكان مي­توانند از اين دارو براي درمان آسم، ذات­الريه و مرض سل استفاده كنند.

 ناهنجاري­هاي معده و گوارش

زخم­هاي معده از عفونت­هاي وابسته به باب­المعده helicobater مي­باشند و بره­موم در دزهاي بالا براي ورم معده، اسهال و سندرم سوراخ روده كه بوسيله­ هجوم انگل­ها و كرم­ها ايجاد مي­شود مفيد است؟

بهترين روش براي گرفتن تنتور بره­موم تازه­ طبيعي زنبور چيست ؟

راهكارهاي تجويزي: 2 تا 5 قطره در 50 ميلي ليتر آب گرم يا ½  قاشق چايخوري عسل دو بار در روز براي جوانان به عنوان مكمل سلامتي به كار مي­رود. براي بچه­هاي كوچك 2 قطره، يك تا دو بار در روز كافي است. براي درمان مؤثرتر: 5 تا 10 قطره تنتور بره­موم 3 بار در روز توصيه مي­شود. ظاهراً هيچ محدوديتي براي جذب روزانه وجود ندارد و هيچ اثرات سمي يا مخربي گزارش نشده است (مشروط بر اينكه به اين ماده آلرژي نداشته باشيد.)

 چطور عسل بره­موم خودتان را درست كنيد؟

اين كار بسيار راحت است و شما به زودي آن را ياد خواهيد گرفت و از آن لذت خواهيد برد. ml 10 را در يك شيشه ريخته و در تنتوري كه احتياج داريد به هم بزنيد. ml 5 (1 قاشق چايخوري) از تنتور مساوي 100 قطره: اين ميزان به معني يك قطره در هريك ميلي­متر عسل مي­باشد. بنابراين يك قاشق چايخوري عسل حاوي 5 قطره تنتور مي­باشد. عسل را اينطور گرفته يا آن را به چاي rooibos  يا آب گرم اضافه كنيد بطوريكه الكل آن جدا شود. براي 10 قطره در روز ، ml 10 (2 قاشق چايخوري)تنتور را به ml 100 عسل اضافه كرده و  يك قاشق چايخوري در روز استفاده كنيد. (يا 2 × ½  قاشق چايخوري). براي درمان بيماريهاي بسيار شديد، براي مثال خلاص شدن از انگل يا زخم معده ، 10 قطره را سه بار در روز قبل از غذا مصرف كنيد. اين كار را به مدت يك هفته انجام داده و سپس به 5 قطره و 3 بار در روز در هفته دوم كاهش داده، پس از آن 5 قطره در هر روز مصرف كنيد.

 اثرات جانبي و هشدارهاي ويژه

اثرات جانبي كم، غير از واكنش­هاي آلرژي­زايي در مورد بره­موم گزارش شده است. اگر شما به محصولات زنبور، بلسان يا صمغ كاج آلرژي داريد از بره­موم استفاده نكنيد. واكنش­هاي آلرژي­زايي ممكن است موجب تورم، قرمزي، اگزما يا تب شده و ممكن است موجب سوزش پوست، سوختگي، كنده شدن، تحريك و سوزش ضايعات، خارش، ورم، پسوريازيس شود. بره­موم را رقيق كرده و اول ناحيه­ي كمي را تست كنيد. وقتي آن را در دهان استفاده كنيد بره­موم ممكن است غشاء مخاط دهان را دچار سوزش كند.

 بارداري و شيردهي

اطلاعات علمي كافي در اين ناحيه وجود ندارد اما بسياري از زنان باردار، مادران شيرده و بچه­هاي كوچك بطور موفقيت­آميزي تحت درمان با محصولات بره­موم بعنوان مواردي براي آنتي­بيوتيك­ها و ديگر مواد دارويي خطرناك قرار گرفتند. يك پزشك يا فروشگاه بهداشتي كه تجربه­ي بيشتري در اين زمينه دارد را پيدا كنيد تا بتوانيد بره­موم را تحت روش حرفه­اي مصرف كنيد.

 بره­موم زنبور: مراقبت­هاي بهداشتي همكاري كننده در قرن 21 

علوم مدرن قرن بطور شگفت­انگيزي پيشرفت كرده است. با اين افزايش در دانش و علم، فوايد دارويي و سلامتي ايجاد شده كه ميانگين سني را بالا برده و بيماري­ها ريشه­كن شده­اند. اين پيشرفت­هاي پزشكي بر پايه­ي الگوهاي جادويي بوده، عناصر سازنده­ي فعال را جدا كرده و از آنها براي تغيير علم شيمي يك مولكول/پروتئين تك جهت ايجاد تغيير يك وضعيت در بيمار استفاده كرده است. به هرحال موفقيت به وسواس­هاي فكري شكافهاي ظاهر شده در يك بيماري كه عليه داروهاي در دسترس به نبرد مي­پردازد توجه كرده است. نتيجه مستقيم يك راهكار ابعادي ممكن است زمان تأييد فوائد همكاري كننده سلامتي با داروهاي طبيعي باشد. بره­موم زنبور يك داروي طبيعي بي­نظير به خاطر گستردگي عملكرد آن مي­باشد. اين ماده ضدباكتري، ضد ويروس، ضد قارچ، ضد التهاب، ضد سرطان بوده. اثرات تعديل كننده ايمني دارد، مي­تواند به درمان آسم، آلرژي، آرتروز و ناهنجاري­هاي مفصلي، اگزما و ورم پوست، ME، عفونت­هاي ويروسي شامل HIV و حتي سرطان كمك كند. اين دارو مي­تواند به درمان بيمار كمك كرده و يا او را سالم و سلامت نگه دارد.

 عصاره­ي بره­موم : مدافع شهري

بره­موم يك ماده كاملاً صمغي است كه زنبورها از درختان و گياهان جمع­آوري مي­كند. براي ساخت موم­ها،
صمغ­ها، اسيدهاي چرب و حتي اسيدهاي آمينه استفاده مي­شوند. ارسطو بره­موم را به معني مدافع شهر ناميد. اين دقيقاً همان كاري است كه بره­موم براي كندو انجام مي­دهد و بعنوان يك سيستم ايمني خارجي جمعيت زنبورها عمل كرده و كندو را از مهاجمان ميكروبي محافظت كرده و ايمن نگه مي­دارد. بره­موم يك ماده صمغي چسبناكي است كه در درختان و گياهان ديگر پيدا مي­شود. آن به دشواري بوسيله­ي زنبورهاي چرارونده در آب و هواي گرم جمع­آوري مي­شود. زنبور به صمغ نيش مي­زند و با آرواره­هاي بالا يك تكه كوچك آن را ورز مي­دهد. سپس با سبدهاي گرده­اي كه در پاهاي زنبور وجود دارد آنرا به كندو حمل مي­كند. PRO در لاتين يعني پيش و POLIS  در لاتين يعني شهر. بنابراين بره­موم به معني قبل شهر است. در بعضي گونه­هاي زنبور غريزه باعث مي­شود آنها پرده­ايي از بره­موم در درون كندو بسازند.

 استفاده­ي بره­موم بوسيله­ي زنبورعسل:

·        براي پر كردن تركها در كندو .

·        براي كم كردن روزنه­ها (مثلاً ورودي).

·        براي صاف كردن در كندو.

·        براي جلا دادن سلولهاي نوزادان .

·        براي محكم كردن كندوها يا مقاومت سازي كندوها.

·        استفاده­ي بره­موم بوسيله­ي انسانها :

·        دارويي ، پزشكي و كارهاي ديگر.

·        بعنوان يك جلادهنده يا لاك (مثلاً در ويولن­ها).

دليل پزشكي

در پاراگراف بعدي ما خواص دارويي بره­موم زنبور را شرح خواهيم داد. قبل از اينكه ما اين مورد را شرح دهيم بايد توضيح دهيم كه اين دليل از كجا ناشي مي­شود. تمام خواص و عملكردهاي بره­موم زنبور داراي شواهد و مدارك بوده و به تفضيل تحت مطالعات علمي قرار گرفته است كه متناوباً در مجلات منتشر شده است. بخش عمده­ي اين مطالعات علمي در محيط آزمايشگاهي (در لوله آزمايش) يا در بافت موجود زنده (در يك حيوان ميزبان مثلاً موش­ها) اجرا شده است و خواص كمي از اين مطالعات از آزمايشهاي باليني بر روي انسان بدست آمد. خلاصه­اي از اين مقالات مي­تواند در بانك­هاي اطلاعاتي Medline و Pubmed بر روي اينترنت يافت شود.

 بره­موم زنبور : يك آنتي­بيوتيك طبيعي

بره­موم زنبور احتمالاً بهترين ماده­ي شناخته شده براي خواص آنتي­بيوتيكي آن است. حتي در اوايل سال 1960 ، تحقيقات فرانسوي عملكرد باكترواستاتيك آن بر روي باكتر باسيل، Bacillus proteus vulgaris alvei را نشان داد. اين نتايج چندين بار تكرار شد و بره­موم مؤثرترين ماده براي MRSA2 كه باكتري مشابه مقاوم در برابر آنتي­بيوتيك است و تا 70% از بيمارستان­هاي ما را آلوده مي­كند، نشان داده شده است. در سال 1997 مطالعه­اي توسط Calder و همكارانش در دانشگاه آكسفورد انجام شده كه با اين نتايج موافق بود و دریافتند كه مخصوصاً سيناميك اسيد و فلووانوئيد موجود در بره­موم عملكرد ضد باكتري را نشان مي­دهند. به نظر مي­رسد كه اين عمل به عنوان نتيجه­ي جدا شدن بره­موم از زنجيره تنفسي انرژي باكتري باشد. به طور جالب توجهي اين عمل ممكن است شامل يك فعاليت همكاري با آنتي­بيوتيك­ها هنگام استفاده با همديگر و تقويت اثربخشي داروها باشد.

 ضد ويروس و محرك سيستم ايمني

ويروس­هاي موجود در يك وضعيت دشوار در تلاش براي سلامتي هستند و بوسيله آنتي­بيوتيك­ها تحت تأثير قرار نمي­گيرند و تغيير نمي­كنند ، بنابراين يك اغلب توليد واكسن براي آنها سخت است . همچنين بوسيله سلولهاي رباينده موجب بيماري شده و با استفاده از سلولها تكثير مي­شوند . هدف داروهاي جديد براي كاهش يا متوقف كردن ويروس­ها از تكثير مي­باشد و چون آنها به سلولهاي ميزبان حمله مي­كنند ، اثرات جانبي هم دارند. شايد ويروس­ها وانمود كنند كه بزرگترين تهديد كننده سلامت بشر هستند . ما فعلاً درگير همه گيري HIV در ميان 4/39 ميليون نفر از افراد آلوده در جهان هستيم . با اينكه همه­گيري آنفولانزا به سرآمده و پيش­بيني­ها و روشهايي براي صدمات و آشفتگي­هاي مربوط به آن وجود دارد ، راه­حلي مورد نياز مي­باشد.

بيوفلاوانوئيدها در بره­موم يك روش منحصر به فرد براي ويروس­هاي در حال نبرد مي­باشد . به جاي اينكه هر بار كه يك سلول آلوده مي­شود با آن مبارزه كنيم ، آنها ويروس را در پوشش پروتئيني آن قفل مي­كنند . اين مورد به اين معني است كه بخش خطرناك و DNA/RNA ويروس بي­اثر شده و عفونت متوقف مي­شود . بره­موم مؤثرتر از Acyclovir ضد ويروس دارويي در درمان تبخالهاي تناسلي در يك آزمايش باليني كه در آن اجرا شده است نشان داده شده­اند و شواهد در حال پيشرفتي وجود دارد مبني بر اينكه بره­موم مي­تواند به درمان بيماران داراي HIV كمك كند. بره­موم همچنين به سختي بعنوان تحريك كننده­ي ايمني عمل مي­كند كه از موارد مورد علاقه­ي همگي ما مي­باشد. اين ماده اين كار را با تغيير روش توليد سيتوكنين انجام داده و موجب آزاد شدن آن مي­شود.

سيتوكين­ها پيام رسان­هاي شيميايي هستند كه به سلول­هاي سيستم ايمني امكان ارتباط را مي­دهند. با تغيير سيستم سيتوكين، در وهله­ي اول امكان آماده شدن سيستم ايمني جهت واكنش سريع و مؤثر به آنتي ژن­ها را مي­دهد. به همان صورت، بيوفلاوانوئيدهاي درون بره­موم موجب تحريك توليد انيترفرون مي­شوند كه مي­تواند به بازيابي MF در انسان كمك كند و سيستم ايمني آنها را تحريك كند. اين تغيير سيستم­هاي سيتوكين و انيترفرون به اين معني است كه بدن شما آماده براي نبرد با عفونت و سالم نگهداشتن شما مي­باشد و حالتي براي استفاده از بره­موم ايجاد مي­كند كه بعنوان مكمل براي سلامتي مي­باشد مانند ويتامين­ها. "پيشگيري هميشه بهتر از درمان است".

 ضد التهاب و ضد آلرژي

نمونه­برداري از مصرف­كنندگان بره­موم نشان داد كه التهاب مفصل مشكل سلامتي بوده كه از بره­موم براي درمان اكثر آنها استفاده شد. اين كار به خاطر خواص ضد التهابي قوي در اجزاء تشكيل دهنده­ي بره­موم مخصوصاً CAPE (اسيد كافئيك فنيل استر) مي­باشد كه  CAPEموجب توقف فعاليت سلول T مي­شود. مقاله­اي كه توسط ماركز و همكارانش در سال 2004 نوشته شد اين مورد را مورد بررسي قرار داد و از آنجائيكه سلول­هاي  Tنقش مهمي در شروع چندين بيماري ضدالتهابي دارند، CAPE مهم است زيرا اين تركيب فنولي يك بازدارنده­ي قوي در ابتدا و پايان موارد فعاليت و ميانجي­گر گيرنده سلول  Tمي­باشد. نتايجي از اين قبيل منجر به تحقيقات ديگر محققين براي پيشنهاد اين موضوع است كه  CAPEيك عامل ارزنده و با ارزش براي كاهش شدت شرايط مرتبط با التهاب مي­باشد. بسياري از آزمايشات اجرا شده بر روي CAPE در آزمايشگاه بوده است. به هرحال خواص ضد التهابي بره­موم در موش­هاي صحرايي هنگام درمان آنها در ورم مفاصل مشخص شده است. مقاله­اي كه توسط Park و همكارانش در سال 1999 نوشته شد حاكي از اين است كه عصاره­ي آتانولي بره­موم، اثرات ضد التهابي بسيار زيادي  برروي التهابات ورم مفاصل حاد و مزمن داشت . اين خواص ضد التهابي در بيماري­ها و ناهنجاري­هاي ديگري مانند كاهش آسم و آلرژي، انقباضات جريان هواي ماهيچه­هاي صاف و واكنش­هاي آلرژيك هم گسترش يافت. هرگونه ناهنجاري يابيماري مرتبط با التهاب ميتواند به كمك بره­موم درمان شود.

 ضد تومور/سرطان

بره­موم وCAPE براي كاهش اندازه­ي تومورها و براي تخريب انتخابي و براي محدود كردن تكثير سلولهاي بدخيم بسياري از انواع مختلف سرطانها نشان داده شدند . اخيراً در دهم ماه ژوئن سال 2005، محققان سرطان، يك ميليون دلار براي بررسي ميزان درمان بره­موم در سرطان هزينه كردند. Costas Koumenis رهبر گروه محققين اين مطالعه گفت كه خواص بسيار جالبي از اين تركيبات اين است كه آنها موجب مرگ سلول در سلول­هاي تومور مي­شوند اما سلولهاي عادي را از بين نمي­برند. اين مطالعه همراه با ديگر مطالعات رايج ، قولهايي جهت حركت بره­موم به سمت چراغي در زمينه­ي سرطان ارائه دادند.

 مديريت كندو براي توليد بره­موم

يكي ديگر از فرآورده­هاي كندوي زنبورعسل، بره­موم است. بدون شك نژادهايي از زنبورعسل وجود دارند كه بيشتر مستعد استفاده از بره­موم هستند. بره­موم مي­تواند در يك صفحه پلاستيكي مخصوص بره­موم جمع­آوري شود. گرايش زنبورها براي استفاده از بره­موم به اين علت است كه بره­موم با خاصيت چسبناكي يا چسبندگي خود فضاهاي كوچكي را كه زنبوران قادر به عبور و مرور از آن نيستند را مي­پوشاند و محكم مي­كند. براي برداشت بره­موم معمولاً يك صفحه­ي پلاستيكي در پوشش دروني كندو گذاشته مي­شود. اين صفحه داراي روزنه­هاي كوچكي است. زنبورها اين روزنه­ها را به وسيله­ي بره­موم پر مي­كنند. صفحه­ي پلاستيكي بوسيله­ي بره­موم محكم مي­شود و يا در كندو ثابت مي­شود. بره­موم­هاي ايجاد شده بر روي اين صفحه ببصورت خيلي آسان و با يك تكان جمع­آوري مي­شود. نژادهايي از زنبور كه به سختي بره­موم جمع­آوري مي­كنند براي انجام كارهاي كندو مثلاً براي پركردن درزها و شكاف­ها با مشكل زيادي روبه­رو مي­شوند. اين عمل مي­تواند در بازار بره­موم نيز تأثيرگذار باشد.

 نتيجه­گيري

بره­موم ماده­اي است كه بوسيله­ي زنبورعسل ساخته شده و محافظي در برابر باكتري­ها، قارچها و ويروسهاي مضر ايجاد مي­كند.بره­موم  رزين (صمغ) گياهي جمع­آوري شده بوسيله زنبورها براي استفاده در كندو و اطراف آن مي­باشد. در گياهان اين ماده معمولاً لايه­اي چسبناك در اطراف جوانه مي­باشد كه از آن در برابر عناصر آب و هوايي و حمله­ي باكتري­ها، قارچها، كپكهاي قارچي و ويروس­ها محافظت مي­كند. اين ماده در آب قابل حل نيست و تنها در الكل خالص حل مي­شود. در آب و هواي سرد توليد بره­موم بسيار سخت است اما وقتي هوا گرم مي­شود دشوار مي­شود. زنبورها از بره­موم براي ضدآب كردن داخل كندوهايشان و استريل كردن آن و دور كردن خود از بيماري استفاده مي­كنند. استفاده از بره­موم در صنايع مختلف داروسازي و بهداشتي در اكثر كشورها توسعه يافته و رواج دارد. از بره­موم بعنوان دارويي مؤثر در درمان تومورهاي بدخيم، پينه­ها و زخم­ها، درمان قانقارياي خشك يا نكروز دامها، داروي ضد خارش، ضد التهاب و ضد آلرژي، ضد ويروس و محرك سيستم ايمني، درمان بيماري­هاي مجاري تنفسي و ششها (برونشيت و سل)، درمان سرماخوردگي (به عنوان آنتي­بيوتيك طبيعي)، درمان مسموميت­هاي كبدي، درمان عفونت­هاي ناشي از وجود مخمرها (سالمونلا، استافيلوكوكوس و اشريشياكولي) استفاده مي­شود. تست آزمايشگاهي تأييد مي­كند كه بره­موم ضدويروس، ضد فعاليت HIV-1، ضدقارچ، ضدباكتري و ضداكسيدانت، ضدميكوپلاسميك، ضدانگل، ضدسرطان و ضد لخته شدن خون مي­باشد. بره­موم همچنين خواص بيهوشي دارد و درد نيش زنبور را از بين مي­برد. بره­موم خاصيت­هاي بسيار زياد ديگري نيز دارد و در درمان بسياري از بيماري­ها مؤثر است كه براي اطلاع بيشتر مي­توانيد با خواندن اين مقاله اطلاعات كافي را به دست آوريد.

تعاريف زنبورعسل در اساسنامه نظام دامپروری

بچه كندو:اجتماعي اززنبورهاي عسل را،كه ازيك ملكه باگروهي زنبوركارگرتشكيل مي شوندوقادرند،كندوي جديدي رابه وجودآورند،بچه كندومي نامند.

توليدات كندو:به كليه فرآوردهائي كه زنبورعسل آن راتوليدنموده ياازمحيط پيرامون جمع آوري كرده باشد،توليدات كندو مي گويند.شامل،عسل، موم،گرده گل،بره موم،ژله رويال،زهرزنبور،ملكه زنبورعسل،بچه كندوو....

 زنبورپاكتي:مجموعه اي ازيك ملكه وزنبورهاي كارگر،كه جهت ايجادكندوهاي جديدمورداستفاده قرارمي گيرند،زنبور پاكتي ناميده مي شود.

زنبورستان:به محلي اطلاق مي شود كه داراي مجموعه امكانات زنبورداري ازجمله:كندوياكلني زنبورعسل ووسايل زنبورداري باشد وپرورش زنبورعسل درآن صورت گيرد.

زنبوردار:به اشخاص حقيقي ياحقوقي كه به پرورش ونگهداري زنبورعسل،به منظورتوليدمحصولات آن مي پردازند،اطلاق مي گردد.

زنبورداري كوچ رو:شيوه اي اززنبورداري است،كه درآن زنبوردارباتوجه به تغييرات اقليمي به منظوراستفاده از استعدادهاي محيطي مناطق ازنظرشهدوگرده زدائي،جابجائي كندوهاي باجمعيت راانجام مي دهد.

زنبورداري ثابت:شيوه اي اززنبورداري است كه درطول سال كندوهاي باجمعيت دريك اقليم نگهداري مي شوند.

 -((كارخانه بسته بندي عسل))به كارخانجاتي گفته مي شود،كه تمام ياقسمتي ازفعاليت آنها،مختص بسته بندي محصول عسل درابعادواوزان مختلف بااشكال متفاوت وبارعايت موازين بهداشتي باشد.

-((كارخانه ياكارگاه آج موم))واحدي است كه انواع موم خام رابه وسيله دستگاههاي مربوط،به صورت ورقه هاي موم آج شده تبديل وقابل استفاده دركندو نمايد.

-((كارگاههاي كندوسازي))كارگاههايي كه تمام ياقسمت عمده اي ازفعاليت آنها،توليد كندوهاي زنبورعسل باشرايط استانداردباشد.

-((كارگاههاي ساخت وسايل زنبورداري))به كارگاههايي اطلاق مي گرددكه توليدات آنها،وسايل موردنياز زنبورداري باشد.

كلني زنبورعسل:مجموعه اي اززنبورهاي عسل راكه موجوديت يك كندورابوجودمي آورند،كلني زنبورعسل مي گويند، اين مجموعه، شامل:توده اي اززنبوركارگر،تعدادي زنبورنر(برخي ازاوقات سال)ويك عددملكه مي باشد.

كندو:به محل مخصوص زندگي زنبورعسل گويند،كه درآن،يك كلني زنبورعسل به فعاليت حياتي وتوليدي خودادامه مي دهدوبه اشكال وانواع مختلف ساخته مي شود.

-((كندوي مدرن))كندوئي است باقابليت تحرك وقابل تعويض،كه باابعادي مطابق بامعيارهاي فني ساخته شده است.

-((كندوي بومي))به كندوئي اطلاق مي شود،كه درآن كلني زنبورعسل به زندگي حياتي وتوليدي خودادامه دهدوبدون قابهاي متحرك باشد.

-((كندوي باجمعيت))به كندوئي گويند،كه حاوي يك كلني ينبورعسل باشد.

 واحدپرورش ملكه: زنبورستاني است،كه درآن توليد انبوه وتجارتي ملكه زنبورعسل براساس شيوه هاي علمي صورت مي گيرد.

مدیرت کلنی­های زنبورعسل برای تولید عسل

مدیریت، جریان طبیعی شهد را در جدول زمانی ثبت می کند تا زنبور داران قبل از شروع جریان شهد کلنی­هایشان را به حداکثر قدرت برسانند. انتخاب و فراهم کردن مکان برای زنبورها امری ضروری است. به طور ایده­آل، کندوها باید در1 تا 2 مایلی منابع شهد بهار، تابستان و پاییز قرار داده شوند. گاهی باید در حرارت تابستان سایه را هم فراهم نمود و نیز باید در برابر بادهای سرد زمستان محافظت شوند. از قراردادن کندوها در نزدیکی رودخانه­های بزرگ، بزرگراه­ها، مناطق عمومی یا برروی تپه­ها اجتناب کنید.کلنی­های زنبورعسلی که در زمینهای غیرکشاورزی و یا جنگل دور از کنترل انسان وجود دارند، تولید عسلی که علاوه بر میزان نیاز خودشا ن برای زیستن است بسیار کم خواهد بود. همچنین این میزان متغیر بوده و بستگی به منطقه و ناحیه مربوطه دارد اما به ندرت از 25 تا 30 پوند تجاوز می نماید (John clayton2005). در همان منطقه و با همان منابع شهد، کلنی­هایی که به طور صحیح مدیریت شده­اند عسل تولیدی مازاد برنیازشان متجاوزبر100 پوند خواهد بود. مدیریت شدید کلنی دو ملکه اغلب می­تواند تولید مازاد 300 پوندی یا بیشتر با همان منابع را نتیجه دهد که کلید این اختلافات مدیریت است. مدیریت مناسب تمریناتی را به استخدام می­گیرد که با رفتار نرمال زنبورها سازگار شده و کلنی در شروع شکوفایی گیاهان مهم و تولید شهدشان به حداکثر قدرت جمعیتش رسیده باشد. زنبورداران برای مدیریت کلنی­ها همین بس که طی تغییرات در ثابت نگه داشتن بیولوژی نرمال کلنی ها بکوشند تا به هدفشان دست یابند. آنها می­توانند پرورش نوزادان را توسط تغذیه با گرده سرعت بخشیده یا جمعیت را افزایش دهند و یا فعالیت کلنی را با کارهای مطمئن دیگری محدود کنند. عکس العمل­های کلنی، در جایی که نگهداری شده، قابل پیش بینی می­باشد. بنابراین بخش اصلی مدیریت و کارهایی که بر روی زنبورها انجام می­شود به طور جهانی مشابه اند، تنها تنوع مربوط به نواحی و زمان شکوفایی گیاهان مهم شهدزا وگرده زا می­باشد.

اهداف مدیریتی صحیح علیرغم نوع کندوها یا تجهیزات قابل استفاده، کلنی­هایی با اتاق منحصر به پرورش نوزاد، رسیده شدن شهد وذخیره عسل، به علاوه احتیاجات غذایی خوب، عسل و گرده با هم، برای زمانی از سال که نیاز است را فراهم می­کند و وقتی که مدیریت صحیح صورت گیرد از بچه دهی جلوگیری می­شود (F.E.Meller.)

 طبق تحقیقات اداره آموزش وعلم حشره شناسی که توسط Meller صورت گرفته موارد زیر جهت افزایش تولید عسل کلنی­ها بیان شده­است:

1. آماده کردن کلنی برای فصل جدید

2. آماده کردن کلنی برای جمعیت زمستان گذراندن

3. ذخایر غذایی مناسب

کلنی باید حداقل 500 این مربع از شان رابا گرده پرشده در پاییز داشته باشد. به طور میانگین، کلنی زنبورهایی که تحت مدیریت شدید می­باشند می­توانند حدود 60 پوند عسل بین آخرین جریان شهد در پاییز و اولین غذای مناسب از مزرعه در بهار مصرف کنند .یک کلنی ضعیف ممکن است 20 پوند یا کمترمصرف نموده ، اما خیلی از بهترین کلنی ها 80 پوند یا بیشتر مصرف می­کنند. کلنی­ای با کیفیت بالا باید برای زنده ماندن 90 تا100 پوند عسل در پاییز داشته باشد. اگر یک کلنی به طور میانگین حدود 8/1 پوند عسل در روز یا 4 پوند عسل در ماه نداشته باشد قادر به پرورش نوزاد نخواهد بود (Meller.)

4. سازماندهی

5. بستن کندو

بسیاری از زنبورداران در سردترین قسمت­های کشور این توجه را دارند که بعضی از حفاظت­ها در اطراف کندو ضروری است. عقیده دیگر این است که کلنی­های ضعیف نسبت به کلنی­هایی با جمعیت­های قوی و ذخیره کافی نیاز به محافظت بیشتری دارند. فاکتورهایی برای توجه به آب وهوا وجود دارد تا بستن صورت گرفته وزنبورها و یا عسل آنها نجات یابند.

6. انجام کارهای مورد نیاز در زمستان

اگر کلنی­ها در اواخر زمستان یا اوائل بهار بازرسی شوند، تنظیم موقعیت می­تواند کلنی­هایی را که ممکن است از بین بروند نجات دهد. اگردر هر کلنی متوسط یا ضعیف، عسل با خوشه حرکت کند، اغلب می­تواند نجات یابد.

7. کنترل بچه دهی در مدیریت تک ملکه ای

بعد از اینکه گرده فراوان در بهار شروع می شود، زنبوردار باید فضای کافی برای پرورش نوزاد و ذخیره عسل را فراهم نماید (F.E.Meller.) ملکه­های جوان در مقایسه با ملکه­های پیرتر، به مقدار بیشتری تخمگذاری نموده و سطح  ترشح فرمون نیز درآنها بالاتر خواهد بود. اجازه دهید کلنی برای 24 ساعت بدون ملکه باقی بماند سپس ملکه جدیدی را در قفس به کلنی معرفی کنید. با برداشت قاب­های نوزاد، عسل و زنبوران از یک کلنی قوی و قرار دادن آنها در یک بدنه جدید با ملکه­ای جدید، می­توان کلنی جدیدی ایجاد نمود. با این کار یعنی گرفتن بچه مصنوعی، زنبوردار می­تواند بچه دهی و ضعیف شدن کلنی هایش را کنترل و آنها را مدیریت کند.

8. سیستم دوملکه ای

ایجاد یک کلنی دوملکه که بر موجودیت سازگار دو ملکه در یک واحد کلنی بنا شده است را سیستم دو ملکه گویند. هر سیستمی که تخمریزی دو ملکه را در یک کلنی برای حدود دو ماه قبل از جریان عسل تضمین کند تولید عسل را افزایش خواهد داد (Meller 1956.) جمعیت در یک کلنی دو ملکه می­تواند دو برابر جمعیت یک کلنی تک ملکه باشد. پس عسل بیشتری تولید خواهد نمود. یک کلنی دو ملکه معمولاً با گرده بیشتری نسبت به کلنی تک ملکه وارد زمستان می­شود. در نتیجه این مقدار گرده ذخیره شده، کلنی دو ملکه در بهار جمعیت بیشتری از زنبور جوان را دارا خواهد بود و یک واحد بسیار ایده ال را برای شروع سیستم دو ملکه دیگری خواهد داشت (F.E.Meller.)

9. کنترل بیماریها متأثر از یک مدیریت خوب 

اگر کلنی­ها برای تولید عسل بیشتری مؤثر شده­اند، آنها باید در موقعیت بهینه­ای نگهداری شوند که این موقعیت،کنترل جدّی­ای بر همه بیماری­های زنبور عسل را شامل می­شود (F.E.Meller.) اغلب بیماری­های عمومی نوزادان در کنتاکی، لارو گچی، لوک آمریکایی و لوک اروپایی، بیماری­های دیگر شامل نوزما و گاهی اوقات، بعضی ویروس­ها می­باشند. کنه واروا و کنه تراکئال می­توانند به طور جدی در از بین بردن زنبورها در کندو مؤثر باشند. موفقیت جدید در اصلاح نژاد زنبور، لاینهای زنبوری را که در برابر بیماری و کنه مقاومند فراهم آورده است. دستیابی به زنبورها و ملکه­هایی از یک منبع معتبر، بازبینی­های مداوم، و مدیریت مناسب به جلوگیری از ازبین رفتن زنبوران عسل کمک می­کند. راسوها، موش­ها و خرس­ها نیز به کلنی­ها خسارت وارد می­کنند که می­توان برای جلوگیری از این اتفاق از نرده­های الکتریکی استفاده نمود (John clayton2005.)         

10. مخلوط نمودن عسلها در هنگام فروش

همه عسل­ها مشابه نیستند و عسل­های روشن­تر با قیمت بالاتری به فروش می­رسند، به همین دلیل بعضی از زنبورداران عسل­های تیره را با عسل­های روشن­تر مخلوط کرده و به فروش می­رسانند و نیز برای فروش عسل آن را به صورت­های مختلف عرضه می­نمایند:

· عسل مایع استخراج شده و در شیشه ریخته شده

· عسل شان که همانطور در شان است

· عسل قطعه شده بصورت مخلوط استخراج شده وشان درظرف (John clayton2005.)

11. برداشت و پروسه های عسل

وقتی که زنبورها سرپوش عسل را بر روی آنها قرار دادند، عسل رسیده است. میانگین تولید عسل سالانه در کندو حدود 50 پوند است. عسل دقیقاً باید بعد از برداشت، عمل­آوری شده و در ظروف مناسب ذخیره شود و در جای گرم و خشک یا در فریزر نگهداری شده تا به فروش برسد.        

اصول زنبورداری و مدیریت در تابستان

مدیریت زنبورعسل در اواخر تابستان به موارد زیر بستگی دارد:

· آب و هوای مساعد

آب وهوا در زنبورداری بسیار مهم است. محصولات عسل از سالی به سال دیگر متغیرند. وقتی هوا گرم و خشک است، زنبوران ، بهتر فعالیت می کنند. هوای سرد و بارانی زنبوران را در کندو نگه می دارد. 

 

·عسل و گیاهان شهدزا

برای زنبورانی که عسل تولید می­کنند، باید منبع شهد خوبی وجود داشته باشد. زنبورداران صنعتی، اغلب کندوهایی که به طور میانگین 200 پوند عسل یا بیشتر در هر کندو در یک منطقه مانند منطقه شبدر شیرین تولید می­کنند را  نگهداری می­نمایند.

· مدیریت کندوها

بیشتر طراحی­هایی که در تولید عسل وجود دارد بستگی به زمان دارد. آیا شما در زمان صحیح، عسل کلنی­ها را برداشت می­کنید؟ آیا زنبورهایتان در هنگام برداشت عسل قوی هستند؟ آیا شما ملکه تولید می­کنید؟ آیا کندوهایتان آماده بچه دهی هستند؟ همه اینها وظایف زنبورداری است که می­خواهد عسل خوبی تولید کند.

·  تغذیه یک کندوی جدید

چون یک کلنی جدید نیاز به ساخت شان جدید ، پرورش نوزاد و ذخیره غذا دارد وآنها نمی توانند در بیرون از کلنی ، جمع آوری شهد را انجام دهند .  وقتی یک جریان شهد وجود دارد باید تغذیه متوقف گردد.

·  اصل توسعه در پرورش زنبورعسل

طبق اصل توسعه، هر زنبور داری باید متوسط تعداد کلنی­ها را در منابع گیاهی مورد استفاده زنبور در منطقه محاسبه کند. حدود زمانی مراقبت از کلنی­ها را نیز بداند.

قاعدتاً زنبورداری خوب جستجوی فواید گیاهان مورد استفاده زنبورعسل در منطقه با حداقل تعداد کلنی­هایی که به خوبی مدیریت شده باشند است. کلنی­های قوی­تر، عسل مازاد بیشتری تولید می­کنند. با یک استراژی باید به حداقل رساندن تجهیزات و کاهش تعداد کارگران صورت گیرد تا جایی که تولید سالانه عسل افزایش یابد. 

کلنی­هایی که کم مدیریت شده باشند = کلنی­های ضعیف = عسل کم

کلنی­هایی که به خوبی مدیریت شده باشند = کلنی­های قوی = عسل زیاد 

 زنبورداران خوب زنبورها را می­فهمند، نیاز کلنی را تشخیص می­دهند و میزان ملاقاتی که آنها نیاز دارند را کسب کرده و منابع را  فراهم می­کنند (S.C.Joy.) همچنین آزمایشی توسط  آقای حسین یگانه  صورت گرفت که به قرار زیر است:

در سوم ژوئن 2002 ، 100 کندو با میانگین جمعیت 20 قاب با هدف ایجاد زنبورستانی با 1000 کندو انتخاب شده بودند. اول کلنی های بدون ملکه با 12 لیتر غذای مکمل که مخلوط محلول کاسپین (ژله رویال و فرمون)، گرده، عسل، شکر، آب و مواد طبیعی دیگری بوده تغذیه شده اند. هدف از تغذیه، تحریک غدد هیپوفارنژال زنبوران برای تولید ژله رویال کافی برای سلول­های ملکه بود. سپس، جمعیت تقسیم شده بود و یک ملکه با 3 قاب بدون نوزاد (تنها شان) قرار داده شد و بعد قاب­های بدون ملکه، با میانگین 17 قاب از هر کلنی مادر، تقسیم شده بود تا 1000 کلنی­ای را بوجود آوَرَد که هر کلنی شامل حداقل 2 قاب باشد. و بعد از 5 روز هر یک از این کلنیها به طور متوسط 5 سلول ملکه بزرگ و سالم داشتند. بعد از 7 روز، تخمها و لاروها از 100 کندوی مادر به کندوهای بدون ملکه منتقل شدند، این قدم، کلنی ها را در زمانی که ملکه های جدید شروع به تخمریزی نمودند، برای موقعیت متعادلی درمورد زنبورهای پرستار و زنبورهای مزرعه آماده کرد. 900 ملکه ایجاد شده بود و تنها 7 ملکه ازبین رفت ، 7 ملکه ازبین رفته از کندوهای مادری جایگزین شده بودند.  در اول July، ملکه­های جدید شروع به تخمریزی کرده و به طور میانگین در هر کندوی جدید 5 قاب جمعیت و 2 قاب نوزاد که درکلنی­های مادر، سازمان یافته بودند، وجود داشتند.

نتیجه گیری و پیشنهادات:

با توجه به اطلاعات بدست آمده،کشورهای توسعه یافته در صنعت پرورش زنبورعسل، از مدیریت­هایی استفاده نموده و به نتایج خوبی در تولیداتشان دست یافتند. ما نیز در جهت توسعه و پیشرفت این صنعت ارزشمند کشورمان ایران نیاز به  مدیریت­های قوی­ای داریم تا سطح تولید را از لحاظ کمی و کیفی بالا برده و به آنچه باید برسیم و شاید یکی از دلایلی که هنوز به آنجا نرسیده­ایم عدم وجود و یا کمبود آموزش­های لازم در این راستا می­باشد. بر این اساس می­توان چنین پیشنهاد نمود که:

1.  آموزش­های ویژه­ای به افراد داده شود تا از طریق این گونه آموزش­ها زمینه برای پیشرفت در صنعت پرورش زنبورعسل فراهم شود .

2.  مدیریت­های بسیار حساس و قوی در جهت افزایش تولید عسل کلنیها بدین صورت انجام گیرد که:

الف) پرورش دهندگان، کلنی ها را از قبل، از نظر جمعیت برای فصل جدید آماده نمایند.

ب) جهت زمستان گذرانی خوب و دارا بودن کلنی­های قوی در بهار آینده ذخایر غذایی مناسب در اختیار زنبوران قرار گیرد.

ج) همانطور که می دانیم کلنی های ضعیف نسبت به کلنی های قوی نیاز به توجه و محافظت بیشتری دارند تا ازبین نرفته و یا مورد تهاجم قرار نگیرند.

د) زنبوردار باید فضای کافی برای پرورش نوزاد و ذخیره عسل در کندو را فراهم کند تا کندو اقدام به بچه دهی ننماید و نیز زنبوردار با گرفتن بچه مصنوعی می­تواند بچه دهی و ضعیف شدن کلنی­هایش را کنترل و آنها را مدیریت نماید و همینطور با استفاده از سیستم دو ملکه می توان تولید عسل را با دو برابر نمودن جمعیت افزایش داد.

و) آگاهی های کافی در مورد بیماریها و آفات به زنبورداران داده شده و شیوه های مناسب کنترل هرکدام به آنها آموزش داده شود.

ه) مناطق مناسب با منابع خوب شهد  و گرده، شناسایی و قطعه­بندی شده و به زنبور داران اطلاعات کافی در مورد میزان شهد و گرده هر قسمت،  پتانسیل منطقه  و تعداد کلنی­های موجود در هر منطقه داده شود تا بتوانند به درستی  برای استقرار کلنی­هایشان تصمیم­گیری نمایند. این مسائل از جمله مسائل مهم مدیریتی در جهت افزایش عسل کلنی­ها می­باشد. چه خوب است که بتوانیم آنها را رعایت نموده و چه بهتر که با اجرای مدیریت­های قوی، پرورش زنبورعسل را به صورت صنعتی در کل کشور عزیزمان بنا نهیم. 

نابودی گسترده زنبورهای عسل،بیم محققان از تحقق نظریه اینشتین


گروه فناوریهای نوین: آلبرت اینشتین در زمان خود معتقد بود در صورتی که زنبورهااز صحنه حیات زمین محو شوند انسان تنها 4 سال برای ادامه حیات فرصت خواهدداشت و اکنون زنبورها در شرف نابودی هستند!



تعدادانبوهی از زنبورهای عسل در سراسر جهان در حال نابودی هستند و همین امرباعث گردهمایی دانشمندان به منظور کشف دلیل این نابودی شده است.

اینگونهبه نظر می رسد که تنها یک دلیل باعث بروز این فاجعه نشده و نمی شود.بیماری، کمبود غذا، آفت ها و تولید مثل در کنار هم می توانند بر روی جمعیتجهانی این حشرات سودمند تاثیر گذار باشند و حیات آنها را به خطر بیندازند.
یک سوم غذای بشر به دلیل فعالیتهای گرده افشانی زنبورها به این جاندارانوابسته است. دو کشور آمریکا و انگلستان اعلام کردند که طی سال گذشته یکسوم از زنبورهای خود را از دست داده اند. دیگر کشورهای اروپایی نیز بافقدان تعداد زیادی از زنبورها مواجه شده اند. برای مثال ایتالیا اعلامکرده است که در سال گذشته نیمی از جمعیت زنبورهای این کشور نابود شده اند.و بر اساس گزارشهای به دست آمده از هند این مرگ و میر راه خود را به آسیانیز باز کرده است.
اما درحالی که دلایل انفرادی مانند بیماری و آفتمی تواند درگیر این واقعه باشند اطلاعات بشر از چگونگی ترکیب این عواملکشنده با یکدیگر و بروز این فاجعه جهانی بسیار اندک است. چنین بینشی طیچند سال آینده باید شفاف شود و در همین راستا دولت آمریکا، اتحادیه اروپاو دیگر کشورها درحال صرف هزینه های گزاف برای تحقیقات بر روی زنبورهاهستند. برای مثال دولت انگلستان با دو برابر کردن بودجه سالانه تحقیقات دراین زمینه سالانه 400 هزار پوند را برای تحقیق بر روی زنبورها طی 5 سالآینده اختصاص داده است.
در عین حال اتحادیه ملی زنبور در انگلستانبه منظور تهیه نقشه ای جامع از میزان مرگ و میر این حشرات و تحقیق بر رویپراکندگی آنها 2.3 میلیون پوند را به خود اختصاص داده است. به گفتهمتخصصان صرف چنین هزینه هایی بسیار حیاتی خواهد بود زیرا بدون در نظرگرفتن کل جهان، متخصصان هنوز اطلاعات کافی از دلیل شکل گیری این فاجعه دراروپا را نیز در دست ندارند.
یکی از مهمترین عوامل کشتار زنبورهاآفتی است به نام واروآ که از سیبری شیوع یافته و تمامی کشورها به جزاسترالیا را تحت تاثیر قرار داده است. آلوده شدن به این آفت به تدریجمقاومت زنبورها را در برابر بیماریهای ویروسی کاهش خواهد داد و مهمتر ازآن این آفتها در برابر سمومی که به منظور کنترل آنها تولید شده اند مقاومشده و از بین نمی روند.
در آمریکا نیز ویروسها منجر به بروزاختلالی به نام اختلال فروپاشی کلونی می شوند. طی این اختلال زنبورهایبالغ کندوهای خود را ترک کرده و ملکه و زنبورهای جوان را تنها باقی میگذارند که این پدیده به مرور باعث مرگ این اعضا از کلونی خواهد شد.
براساس گزارش تلگراف، در مقایسه با دیگر عوامل نابودگر زنبورها، تولیدمثل دراین حشرات تاثیر قابل توجهی در از بین رفتن آنها داشته است زیرا انتخابتولید زنبورهایی با قابلیت صرف آرام و اهلی بودن و تولید عسل دیگرقابلیتهای مفید این زنبورها را از بین برده است.

منبع : خبرگزاری مهر

Vespa mandarina

در عالم حیوانات و حشرات گاهی مواردی یافت میشود کهحیرت انسان را بر می‌انگیزد، یكی از حشراتی كه می‌تواند به شدت موجب ترسانسان گردد زنبور عظیم آسیایی است که نام لاتین آن Vespa mandarina و درکشورهای كره جنوبی، چین، تایوان، نپال، هند، ژاپن، مناطق كوهستانیفدراسیون روسیه دیده میشود.



این حشره در کشورهای گوناگون با نامهای مختلف نامگذاری شده که برای مثال در تایوان ببر پرنده خوانده میشود.
زهر این حشره فوق العاده سمی و بسیار خطرناك است و در سطح آسیا بارها این حشره خطرناک تعداد زیادی را به كشتن داده است.
سم این حشره می‌تواند بافتهای بدن انسان را به صورت تلخ و دلخراشی از هم جدا کند.


زنبورها چهره انسان را تشخیص می دهند

آیا زنبورها واقعا می توانند چهره افراد را تشخیص دهند؟

 به گزارش ایانا و به نقل از ساینس دیلی (Science Daily)، زنبورها در حین فعالیت روزانه شان نیازی به شناختن صورت افراد ندارند. اما در سال 2005، آدرین دایر با دادن مواد قندی، زنبورها را تعلیم داد که به طرف تصویر افراد بروند. اما مارتین گایورفا از دانشگاه تولوز فرانسه در صحت این موضوع تردید داشت. باورنکردنی بودن این قضیه گایورفا را بر این داشت تا با دایر تماس بگیرد و به اتفاق آزمایشهای منظمی در این زمینه انجام دهند.

آنها در مرحله اول تحقیق به آزمون این فرض پرداختند که آیا زنبورها می توانند تفاوت تصاویر ساده شبیه صورت را یاد بگیرند. آنها با استفاده از صورتکهایی شامل دو نقطه (چشمها)، یک خط عمودی کوتاه (بینی) و یک خط دراز (دهان) به زنبورها تفاوت بین تصاویری که در آنها اجزای فوق کنار هم قرار داشتند، آموختند. سپس به زنبوری که به طرف یکی از دو تصویر می رفت، محلول قندی جایزه دادند. شگفت این که بعد از قطع جایزه، زنبور به طرف صورتکی با چهره درست می رفت.

پس تا اینجا معلوم شد زنبورها تفاوت بین طرحهایی که مانند صورت تهیه شده اند، می آموزند. اما آیا می توانند چهره ها را دسته بندی کنند؟ آیا می توان به حشرات آموزش داد تا طرحهای شبیه صورت را از غیرمشابه تمایز دهند؟ آیا می توانند تعیین کنند تصویری که تا قبل از این  ندیده اند به کدام گروه تعلق دارد؟

محققان برای پاسخ به این سوالات با نشان دادن پنج جفت تصویر مختلف به زنبورها (که یک تصویر همیشه چهره و بقیه، طرح­هایی از نقطه و خط بود) آموزش دادند. زنبورها تنها وقتی که به سمت چهره می رفتند جایزه (محلول قندی) می گرفتند. سپس به زنبورهای فوق یک جفت تصویر جدید که قبلا ندیده بودند نشان دادند. شگفت این که باز زنبورها به سراغ تصویر چهره رفتند.

زنبورها قادر بودند تصاویر چهره را تشخیص دهند، نه به این دلیل که می­دانستند چهره چیست بلکه به این دلیل که ترتیب بندی نسبی و قاعده قرار گرفتن قیافه ها را آموخته بودند.

اما قطعیت توانایی زنبورها در پردازش اطلاعات تصویری صورتها چه قدر بود. اگر آنها با چهره هایی با پیچیدگی بیشتر مواجه می شدند، چه می کردند؟

حال محققان صورتکهای نقطه و خط را در داخل عکسهای شبیه صورت قرار دادند. آیا زنبورها می توانند ترتیب بندی قیافه ها را در مجاورت آن پس زمینه ها و در عین حال پس از جابجا کردن صورتها بیاموزند؟

باورکردنی نیست، زنبورها توانستند. وقتی محققان با جابجا کردن مکانهای مرتبط با چشم و دهان و بینی، تصاویر واقعی را بالا کشیدند، زنبورها دیگر آنها را نشناختند. بنابراین زنبورها ظاهرا طرحهای شبیه چهره را تشخیص می دهند. اما این به معنای توانایی شناخت افراد نیست. آنها ترتیب بندی نسبی سیمای افراد را یاد می گیرند و می توانند از این راه، اشیا و جانداران مختلف در طبیعت پیرامون خود را تشخیص دهند.

نکته شگفت آور این است که یک حشره با مغزی به اندازه یک نقطه می تواند این گونه تصاویر را تجزیه و تحلیل کند. حال آنکه ما انسانها منطقه ویژه ای برای انجام این کار در مغزمان داریم.

محققان نتیجه گرفتند برای طراحی سیستمهای خودکار تشخیص تصاویر می توان از این طرز عمل زنبورها بهره برد.

مترجم: سید محسن سنجری

منبع- خبرگزاری کشاورزی ایران

کنه واروآ انگل ویرانگر کلنیهای عسل

کنه واروآ به عنوان انگل زنبورعسل در صنعت زنبورداری جهان بسیار مهم محسوب شده و در زمان حاضر این کنه در تمام قاره های جهان به جز استرالیا وجود دا شته و در حال گسترش و استقرار است.

 کنه واروآ در جهان دارای سه شکل مرفولوژیکی متفاوت است که به عنوان سه گونه معرفی شده اند. در حال حاضر این کنه در تمام قاره های جهان به جز استرالیا وجود دارد و در حال گسترش و استقرار  است.سیدمهدی موسوی فخر افزود: کنه های ماده بالغ تخم و مرغی شکل و مسطح هستند و به طول 1/1 تا 2/1 میلیمتر و به عرض 5/1 تا 6/1 میلیمتر و به رنگ قهوه ای مایل به قرمز بوده و با چشم غیرمسلح قابل رویت هستند.کنه های نر از کنه های ماده کوچکتر بوده (76/0 میلیمتر طول و 71/1 میلیمتر عرض) به رنگ زرد روشن تا خاکستری روشن هستند. صفحه پشتی بدن کنه تقریبا سطح بدن را پوشانده و قطعات دهانی زیر آن مخفی بوده و انتهای پنجه پاهای کنه به شکل بادکش درآمده به طوری که می توان به راحتی خود را به بدن زنبورعسل بچسباند. به علاوه موهای سطح شکمی آن نیز سخت و محکم شده و قادرند به موهای بدن زنبورعسل چسبیده، بطوریکه زنبور قادر به جدا کردن آن از بدن خود نیست.

 نحوه زندگی کنه واروآ:

 کنه واروآ برای تغذیه از خون زنبورعسل جاهای نرم بدن را انتخاب می کند (بین حلقه های بدن بخصوص حلقه اول بین سر و سینه و بین شکم و سینه) و با فرو کردن قطعات دهان خود از خون زنبور تغذیه می کند. کنه به مقدار کم و به دفعات از خون زنبور تغذیه می کند. بیشتر خسارت کنه به لاروهای مسن و شفیره زنبورعسل بخصوص لاروهای نر است. زنبور کامل نقش میزبان واسطه را بازی کرده و کنه را در روی خود حمل می کند. کنه ماده قبل از بسته شدن سر سلولها وارد سلول شده پس از اینکه لاروها تنیدن پیله را تمام کردند شروع به تخمگذاری می کند. کنه واروآ انگل لاروهای زنبورعسل جوان است. مسیر زندگیش را در داخل حجرات مهر و موم شده سپری می کند و کنه واروآ در دوران بلوغ از حجرات بیرون می آید. زمانی که آلودگی شدید باشد لاروهای زنبوران می میرند و یا زنبوران ناقص الخلقه به دنیا می آید. کنه واروآ لاروهای نر را به لاروهای ماده ترجیح می دهند.کنه های ماده بالغ به روی زنبوران چسبیده از آنها به عنوان عامل انتقال استفاده می کنند در ضمن از قسمتهای نرم بدن زنبور بخصوص در حد فاصل قصعات کیتینی شکم آنها خون می مکند. طول زندگی کنه واروآ  در تابستان دو ماه و در زمستان در کلنیهای بدون لارو و شفیره حدود هشت ماه است.

 طرز تشخیص کنه واروآ:

طرز تشخیص آلوده بودن یک کلنی به این انگل ساده است. اگر نتوان کنه ها را روی بدن زنبورها مشاهده کرد معمولا وجود زنبوران ناقص الخلقه در کلنیها به تشخیص وجود این نوع کنه کمک می کند.در این هنگام که با مشاهده آثار خسارت به وجود کنه در کندو مشکوک می شویم می توانیم تعدادی از حجرات لارو نر را سر زده و کنه های موجود در کلنی پی برد.

 راههای انتشار کنه:

 کنه ها از راههای مختلف در بین کندوهای یک زنبورستان و نیز از یک زنبورستان به زنبورستان دیگر منتشر می شوند که این راهها عبارتند ازحمل و نقل از نقطه ای به نقطه دیگر، پرواز زنبورهای کارگر و نر در مناطق زنبور داری، زنبوران نر که کنه ها علاه خاصی به آنها دارند به راحتی توسط آنها به کندوهای مختلف برده می شوند، ورود اشتباهی یا در هنگام غارت زنبوران کارگر از کندوهای آلوده به سالم و بالعکس، بچه کندوهای آلوده به کنه که ممکن است چندین کیلومتر از زنبورستان اصلی دور شده و کنه های موجود در مناطق دیگر را آلوده کنند، خرید و فروش ملکه زنبورعسل و کلنیهای زنبورعسل و انتقال آنها بین زنبوردارن.

 روشهای مبارزه:

 برای مبارزه موثر با کنه واروآ بهتر است این کار در منطقه ای گسترده و بین زنبورستانهای مختلف و بطور همزمان صورت گیرد. بهترین زمان مبارزه اوایل پاییز پس از برداشت عسل از کندوهاست. زیرا در این زمان تخمریزی در حداقل است و نوزادان زیادی نیز در کندو یافت نمی شود. کنه واروآ می تواند در کندو  تکثیر و تولید مثل کند که در کندو لارو وجود داشته باشد. بهترین زمان مبارزه با استفاده از سموم شیمیایی در هنگام غروب یا صبح زود است یعنی زمانیکه تمام زنبورها داخل کندو  هستند.داروی کنه کشی که انتخاب و خریداری می شود باید ضمن اینکه به زنبورعسل صدمه نمی زند قادر باشد بیشترین تعداد کنه را نابود کند و بقایای سمی از خود به جای نگذارد. داروهای تدخینی که به صورت گاز یا دود درمی آیند از این نظر موثرتر و کم ضررترند زیرا در زمان کوتاهی در کندو و روی کنه ها اثر گذاشته و سپس اثر آنها از بین می رود. قبل از شروع مبارزه حتما باید عسل مازاد بر مصرف زنبورها را برداشت تا مبارزه شیمیایی اثری بر محصول عسل نگذارد. در زیر برخی از مواد یا داروها شرح داده می شود. در ضمن مقدار مصرف دارو برای هر کلنی به میزان جمعیت آن کلنی  است.

 فولبکس:

 این دارو بصورت پودر و نوارهای دودزا به مقدار دو تا سه نوار در هر کلنی مصرف می شود. مصرف نوارها دو تا سه بار به فاصله هفت تا 10 روز توصیه می شود. در بهار مبارزه در چهار نوبت و به فاصله دو تا سه روز انجام می شود. برای بچه کندوهای ضعیف نصف نوار و برای کندوهای هفت تا 9 قاب یک نوار و برای کندوهای قویتر سه نوار در هر نوبت لازم است.نوار را باید به یک قاب خالی با سیم آویزان کرد و با یک چراغ الکلی روشن کرد. پس از بستن درب کندو، پس از بستن درب کندو، تمام سوراخها و درزهای کندو را باید گرفت تا دود حاصله هدر نرود. پس از یک ساعت درب کندو را باز می کنیم و صبح روز بعد کف کندو را تمیز می کنیم.

 پریزین:

 این دارو به شکل مایع است. کنه کشی سیستمیکی که به صورت امولسیون وارد بازار شده است. امولسیون پریزین را به نسبت یک به پنجاه در آب حل کرده و 50 سانتیمتر مکعب از محلول رقیق شده جهت یک کندو مورد استفاده قرار می گیرد. برای گرفتن نتیجه بهتر از مصرف پریزین باید تمام لاروها از کندو خارج کرده و در دو نوبت به فاصله چهار روز در روی توده زنبور عسل در داخل کندو پاشیده می شود.

 آپیتول:

 کنه کشی است سیستمیکی که به صورت پودر به بازار عرضه شده است.وی افزود: آپیتول را به دو روش برای کنترل کنه واروآ به کار می برند. یکی از طریق خوراندن شربت به زنبوران است که بسته های 10 گرمی آپیتول را در سه قاشق غذا خوری آب ولرم کرده و با 5/2 لیتر شربت مخلوط می کنند. این شربت را به مقدار نیم تا یک لیتر ( بسته به اندازه کلنی) به زنبوران کندو می خوارنند.روش دیگر پاشیدن روی زنبوران کندو است. برای این کار 150 گرم شکر را در نیم لیتر آب ولرم حل کرده و سپس بسته 10 گرمی آپیتول را در آن حل می کنند. از محلول تهیه شده 50 تا 100 میلیلیتر (بسته به اندازه کلنی) به طور یکنواخت در بین شانها و روی زنبورهای کندو می پاشند. یک هفته بعد همین عملیات را تکرار می کنیم.

 بایوارول:

 این ماده از طریق تماس باعث مرگ کنه ها می شود . این دارو بصورت نوار جهت کاربرد در کندو به بازار عرضه می شود. برای هر کلنی متوسط (10 قاب جمعیت) چهار نوار در یک نوبت توصیه شده است. نوارها را باید به مدت چهار تا هشت هفته بین قابهای کندو آویزان کرد و سپس از کندو خارج و معدوم کرد.

 آپیسان:

 آپیسان نیز از طریق تماس باعث مرگ کنه ها می شود. این دارو را به صورت نوارهای پلاستیکی با ماده موثر فلو والینات آغشته کرده اند و به بازار عرضه کردند. معمولا برای کنترل کنه واروآ دو نوار آپیسان در یک کندوی متوسط بین قابهای سه و چهار تا هفت و هشت قرار می دهند و پس از شش تا هشت هفته آنها را از کندو خارج و معدوم کنند.

 اسید فرمیک:

اسید فرمیک را در داخل کندو قرار می دهند تا بتدریج تدخین شده و باعث مرگ کنه ها شود. برای یک کلنی متوسط درمجموع 80 تا 120 میلیلیتر اسید فرمیک 65 درصد مصرف می شود. بدین منظور 20 تا 30 میلیلیتر اسید فرمیک 65 درصد را در یک ظرف، بطری شیشه ای یا پلاستیکی  یا فنجان کوچک ریخته و در مدخل آن یک گلوله پنبه قرار می دهند یا با یک لایه پارچه تنظیف می بندند و در کف کندو قرار می دهند تا بتدریج تدخین شود این کار را چهار مرتبه و به فاصله چهار روز تکرار می کنند. یکی از مزیتهای اسید فرمیک این است که بخار آن می تواند به داخل سلولهای دربسته نوزادان نفوذ کند و باعث مرگ کنه ها شود. اسید فرمیک را باید در روزهای مناسب که هوا آفتابی و دما از 15 درجه سانتیگراد بالاتر باشد استفاده کرد.استفاده از سموم باید توجه داشت که دارو روی کلنیهای زنبورعسل به گونه ای باید بکار رود که این مواد به داخل عسل را پیدا نکند چون باقیمانده آنها در عسل برای مصرف کننده خطرناک است.لذا بهترین زمان مصرف آنها در اواخر تابستان و اوایل پاییز است یعنی وقتی که عسل مازاد کلنیها برداشت شده و برای زمستان گذرانی آماده می شوند.

منبع - خبرگزاری کشاورزی ایران

طرح آمارگیری از کلنیهای زنبورعسل در سراسر استان آذربایجان شرقی اجرا می شود

طرح آمارگیری از کلنیهای زنبورعسل آذربایجان شرقی از 11 مهرماه جاری به مدت شش روز توسط کارشناسان امر در سراسر استان اجرا می شود.

به گزارش ایانا از روابط عمومی سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی، معاون بهبود تولیدات دامی جهاد کشاورزی استان با اعلام این مطلب گفت: در طی این مدت جابجایی کلنیهای زنبورعسل در طول زمان سرشماری، همسان با سراسر کشور که به صورت سالیانه و به طور همزمان انجام می پذیرفت، در استان آذربایجان شرقی نیز ممنوع بوده و با توجه به امکان تغییرات آب و هوایی در استانف لازم است زنبورداران همکاری لازم با کارشناسان طرح آمارگیری را بعمل آورند تا اطلاعات مورد نیاز در اسرع وقت حاصر آید.

سلمان نومی افزود: آمارگیری از کلنیهای زنبورعسل، از روز شنبه 11 تا 16 مهرماه سال جاری به مدت شش روز در استان آذربایجان شرقی، همزمان با سراسر کشور انجام می پذیرد و در طی این مدت جابجایی کلنیهای زنبور عسل در مدت سرشماری ممنوع است.

استان آذربایجان شرقی، با 607 هزار و 443 کلنی کندو با جمعیت زنبورعسل رتبه اول و از نظر تولید با هفت هزار و 113 تن عسل رتبه دوم کشور را به خود اختصاص داده و به همین جهت یکی از مراکز مهم تولید عسل در کشور به شمار می رود و عسل این استان علاوه بر مصرف داخلی به کشورهای حاشیه خلیج فارس و اروپا صادر می شود.

در چند سال اخیر، با تمامی ناملایمات طبیعی از جمله خشکسالی و تغییرات پی در پی دما، زنبورداران استان میزان تولید محصول را با حمایت و نظارت مستمر کارشناسان معاونت بهبود تولیدات دامی در مناطق مستعد استان که از لحاظ گیاهان مرتعی مقاوم به خشکی و نیز دارای شهد برای زنبورداران عسل شناسایی و با کوچهای به موقع و متعدد به آن مناطق، در حد قابل قبول و مطلوبی نگه داشته اند.

آمارگیری از کلنیهای زنبورعسل به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای دستیابی به اطلاعات دقیق، دارای اهمیت فراوان بوده و از مهمترین دستاوردهای اطلاعات مدیریتی در روند توسعه این بخش از تولید کشاورزی به شمار می آید.

منبع- خبرگزاری کشاورزی ایران

زنبورها کمترین فاصله میان گلها را انتخاب می کنند

اگرچه بخش قابل توجهی از جا به جایی گرده افشانها به صورت خطی و در جهات مستقیم است، اما زنبور عمدتاً بعد از رفتن به سراغ یک گل به نزدیکترین گل در مجاورت آن می رود.

 به گزارش ایانا و به نقل از ساینس دیلی، زنبورهای عسل معمولاً به طور مستقیم از گلی به خوشه­های گل مجاور در همان ردیف می­روند. مسیر پرواز زنبورها تاثیر مستقیمی بر توانایی آنها در جستجوی گرده و ایجاد "جریان ژن" دارد. باروری و تولید بذر با جابه­جایی گرده از یک گیاه به گیاه دیگر تحقق می­یابد. بررسی جریان ژن به دلیل معرفی ارگانیسمهای اصلاح ژن شده توجه فراوانی را به خود جلب کرده است.

دانشمندان، متخصصان اصلاح نباتات و پرورش­دهندگان گیاهان در جستجوی فهم الگوهای پرواز زنبورهای عسل، زنبورهای درشت و دیگر حشرات گرده­افشان هستند تا بر تولید و سلامت محصولات خود بیفزایند.

محققان دانشگاه ایلینویز و کارولینای شمالی به بررسی جابه­جایی گرده­افشانها در ردیفهای کشت هندوانه پرداختند. این بررسی مشخص کرد ارزیابی جریان گرده می­تواند الگوی حرکت زنبورها و جریان ژن در هندوانه را نشان دهد.

به گفته یکی از محققان: اگرچه بخش قابل توجهی از جابه­جایی گرده­افشانها به صورت خطی و در جهات مستقیم است، اما زنبور عمدتاً بعد از رفتن به سراغ یک گل به نزدیکترین گل در مجاورت آن می­رود.

 مترجم: سید محسن سنجری

منبع: خبرگزاری کشاورزی ایران

زنبور عسل، محافظ گیاهان

جدیدترین تحقیقات دانشمندان نشان می­دهد که زنبورهای عسل بیش از گرده افشانی برای گیاهان اهمیت دارند.

 به گزارش ایانا از نشریه ساینس دیلی، محققان دانشگاه ورزبورگ آلمان در تحقیق خود تعدادی گیاه فلفل شیرین امریکایی را به دو گروه تقسیم کردند. گروهی را زیر پوششی با تعدادی زنبور و لیسه حشرات و گروهی را زیر پوششی با فقط لیسه حشرات قرار دادند. آسیب وارده به برگهای این گیاه در گروه اول در حدود 60 تا 70 درصد کمتر از گروه دوم بود.

یکی از این محققان در این زمینه گفت: یافته­های ما نشان می­دهد که چرخیدن زنبورهای عسل به دور گیاهان، فواید غیر منتظره­ای دارد. آنها نه تنها گرده گلها را جابه­جا می­کنند، بلکه سبب محافظت گیاهان در برابر حشرات گیاهخوار نیز می­شوند.

به نظر این محققان، بدن بسیاری از این حشرات گیاهخوار از پرزهای حساس و ظریفی پوشیده شده است که آنها را قادر می­سازد لرزش هوا و از جمله صدای نزدیک شدن زنبورهای عسل یا شکارگرهای دیگر را متوجه شوند. بنابراین با شنیدن این صدا یا خود را از گیاه به زیر می­اندازند یا حرکت خود را متوقف می‌سازند.

در صورتی که این حشرات به طور مداوم در معرض صدای وز وز زنبوران باشند (مثل اطراف درختان غرق در شکوفه) تغذیه­شان کمتر خواهد شد.

محققان این یافته­ها را آغازی برای یک روش کاملاً جدید مهار آفات می­دانند.

مترجم: سیدمحسن سنجری

منبع:خبرگزاری کشاورزی ایران

زنبورهای وحشی، گرده افشانانی کارآمد

در چند سال اخیر، صاحبان کندوهای زنبور عسل به دلیل اختلال متلاشی شدن کندو (CCD) که به جمعیت زنبورهای عسل صدمه وارد کرده، گرفتار معضلاتی شده اند.

 به گزارش ایانا و به نقل از ساینس دیلی، تحقیق جدیدی که در سالنامه انجمن حشره شناسی آمریکا انتشار یافته، حاکی است که زنبورهای وحشی که تحت تاثیر CCD قرار نمی­گیرند، می­توانند یکی از گزینه­های انجام خدمت گرده افشانی باشند.

محققان در این تحقیق سه ساله با استفاده از تله و مشاهده مستقیم، 166 گونه زنبور را شناسایی کردند که 112 تای آنها در فصل شکوفه­زنی گیاه مورد مطالعه سته آبی (blueberry) فعال بودند. بسیاری از این گونه­های زنبور در قیاس با زنبورهای عسل به گل بیش­تری سر می­زنند و گرده زیادتری جابه­جا می­کنند.

از این­جا می­تواتن به بغداران کمک کرد تا بدانند چه نوع زنبورهایی در مزرعه هستد تا بتوانند در مورد اصلاح روش مدریت مزرعه به منظور کمک به تقویت جمعیت طبیعی زنبورها تصمیم بگیرند. اکثر زنبورهای وحشی به عکس زنبورهای عسل که در کندو زندگی می­کنند به صورت منفرد در خاک یا در سوراخ چوب­ها یافت می­شوند. محققان راه­هایی برای مدیریت زنبورهای گروه دوم (از جمله چندین گونه زنبور بنا) پیشنهاد کردند. با استفاده از چوب بامبو و سوراخ کردن آن می­توان به راحتی سکونتگاهی برای این زنبوران فراهم نمود. هم­چنین ایجاد حفره­هایی با اندازه­های مختلف در چوب نیز مناسب است.

زنبورهای وحشی در این تحقیق به جز گیاه سته آبی به سراغ گیلاس، سیب و بداغ آمریکایی (Cranberry) نیز رفتند.

در حال حاضر از زنبور بنا (mason bee) برای گرده­افشانی باغ­های گیلاس استفاده می شود.

منبع: خبرگزاری کشاورزی ایران

حیرت دانشمندان از ادامه روند کاهش جمعیت زنبورها در آمریکا

کاهش جمعیت زنبورها در آمریکا که اولین بار در سال 2006 مشاهده شد، همچنان ادامه دارد.

 به گزارش ایانا و به نقل از اگری نیوز (Agri News)، طبق اعلام وزارت کشاورزی آمریکا تعداد کندوها در سال 2009، 29 درصد کاهش داشت. این رقم در سال 2008، 36 درصد و در سال 2007، 32 درصد بود.

این اتفاق نه تنها تولید عسل را کاهش می­دهد بلکه بر 15 میلیارد دلار محصولی که تولیدشان متکی به گرده­افشانی است، آسیب می زند.

دانشمندان این پدیده را نتیجه اختلال متلاشی شدن کندو می­دانند. در نتیجه این اختلال، میلیون­ها زنبور بالغ ناپدید می­شوند. این پدیده در بسیاری از مناطق دیگر جهان از جمله اروپا نیز اتفاق افتاده است. دانشمندان عوامل مختلفی چون ویروس­ها، انگل­ها، آفت­کش­ها، سوء تغذیه و چند مورد دیگر را بررسی کرده­اند اما هنوز نتوانسته­اند به طور دقیق علت خاصی را برای این رخداد بیان کنند. یکی از محققان بخش تحقیقات زنبورداری ایالت مریلند گفت: زمستان سخت در بسیاری از مناطق آمریکا این معضل را برجسته خواهد ساخت. اطلاعات مربوط به فصل زمستان در ماه آوریل منتشر خواهد شد اما برآوردهای اولیه حکایت از کاهش 30 تا 50 درصدی دارد. در شرایط عادی همیشه در زمستان 10 درصد تلفات جمعیت وجود دارد.

دیوید مندس رییس فدراسیون زنبورداران آمریکا گفت: تعداد زیادی از زنبورداران گرفتار این معضل شده اند. امسال این رقم 30، 40 و حتی 50 درصد است. احتمالا این پدیده معلول چندین عامل است اما ظاهرا استفاده بیش از حد از آفت­کش­ها یکی از علل اصلی آن می­باشد.

وی افزود: من زنبورهایم را دیگر به ایالت فلوریدا نمی­برم چون در دو سال گذشته استفاده از یک آفت­کش در باغ­های پرتقال این ایالت افزایش قابل توجهی یافته است. مشکل این باغ­ها یک بیماری باکتریایی است و تنها راه مقابله با آن استفاده از آفت­کش است، در حالی که تا همین چند سال قبل اصلا در باغ­های مرکبات از آفت­کش استفاده نمی­شد.

مندس گفت: استفاده از آفت­کش افزایش یافته و زنبورداری را با چالش مواجه ساخته است. تحقیق انجام شده در کانادا و 23 ایالت آمریکا وجود 121 نوع آفت­کش مختلف در 887 نمونه زنبور، موم، گرده و دیگر اجزای کندو را نشان می­دهد. به این ترتیب می­توان استفاده از آفت­کش­ها را یکی از دلایل اصلی این پدیده دانست.

یکی از محققان گفت: شاید این عامل تنها عامل موثر نباشد اما سهم زیادی در ایجاد آن دارد.

وی گفت: بهترین کار برای کمک به زنبورها جلوگیری از تخریب سکونتگاه­های طبیعی آنها است. تنها در صورت باقی گذاشتن مناطق طبیعی بیش­تر در شهرها و مناطق کشاورزی می­توان به وجود یک محیط مناسب و متنوع برای زنبورها امیدوار بود.

جف پتیس محقق ارشد بخش تحقیقات زنبورداری مریلند گفت: این مشکل ناشی از گسترش کشاورزی برای فراهم کردن غذای مردم جهان است. عقل من می­گوید افزایش جمعیت جهان دلیل کاهش گرده­افشانان است چون ما برای تغذیه این جمعیت در حال افزایش باید به طور مرتب بر تولید مواد غذایی بیفزاییم و مزارع را گسترش دهیم. جهانی در حال بزرگ شدن یعنی تقاضای بیش­تر برای غذا و ما برای این کار به گرده­افشانان نیاز داریم اما در عمل سکونتگاه­های طبیعی را از بین می­بریم.

 مترجم: سید محسن سنجری

منبع: خبرگزاری کشاورزی ایران

ملکه زنبورها کدام است؟


محققان به درک تازه ای از ایجاد طبقات بین زنبورها رسیدند.

به گزارش ایانا و به نقل از ساینس دیلی (Science Daily)، محققان دانشگاه آریزونا نشان دادند یک پروتئین مهم در مسیر ارسال علایم انسولین نقش مهمی در ایجاد طبقات (کاست) میان زنبورها ایفا می کند.

یک زنبور ماده یا به ملکه تبدیل می شود یا یک زنبور کارگر. ملکه ها بزرگتر هستند و بیشتر از کارگرها عمر می کنند. زنبورهای ملکه، بارور و کارگرها اساساً عقیم هستند. ملکه تنها یک نقش دارد (تخمگذاری)، اما کارگرها به مراقبت از کندو، ملکه، لاروها و تهیه غذا می پردازند.

فلورین والشین (Florain Walschin)، استادیار پژوهش دانشکده علوم زیستی دانشگاه آریزونا گفت: نکته شگفت انگیز این است که زنبورهای عسل ماده (چه کارگر چه ملکه) از ژنوم یکسانی پدید می آیند. اما چطور یکی ملکه می شود و دیگری کارگر؟

کارگرها با غذایی که به لاروها می دهند، سرنوشت آنها را تعیین می کنند. میزان و ترکیب غذایی که لاروها دریافت می کنند، معین می سازد آنها ملکه می شوند یا کارگر. البته این نکته ای است که سالها همه آن را می دانستند. اما این که درون سلول دقیقاً چه اتفاقی می افتد، کاملاً مشخص نبود.

محققان متوجه شدند مسیر ارسال علایم انسولین، نقش مهمی در این قضیه ایفا می کند. انسولین هورمونی است که در انسانها و بسیاری از حیوانات وجود دارد و پپتیدهای انسولین مانند در زنبورها نیز کشف شده اند. انسولین، گلوکز (قند) را از جریان خون به درون سلولها می راند تا در آنجا مورد استفاده قرار گیرد.

محققان مانع ترشح یک پروتئین مهم در این مسیر ارسال علایم در لارو زنبور شدند. این پروتئین، گوهرمایه دریافت کننده انسولین (insulin receptor substrate) نام دارد و با رشد، تکامل و تولید مثل در موشها مرتبط است. محققان به لارو تغییر یافته، غذای ملکه را دادند، اما لاروها به زنبور کارگر تبدیل شدند نه ملکه. این ماده واسط (IRS) فقط یکی از اجزای فرآیندی است که سرنوشت نهایی یک زنبور را رقم می زند. چندین مولکول دیگر مانند DNA متیل ترانسفراز، جاونیل هورمون و یک پروتئین دیگر به نام TOR نیز در این قضیه نقش دارند.

محققان در حال حاضر در صدد بررسی تعامل درونی چند عامل فوق هستند.

زنبورهای عسل به ویژه از نظر گرده افشانی محصولات کشاورزی، تولید عسل، موم و ژل رویال بسیار در اقتصاد نقش دارند. شناخت زیست شناسی زنبور در حفظ این صنعت و مقابله با معضلاتی مانند اختلال متلاشی شدن کندو (CCD) مهم است.

محققان می گویند زنبورها یک سیستم الگویی مهم که می تواند به درک ما از زیست شناسی خودمان بیفزاید، فراهم کرده اند که به دانشمندان کمک می کند در مطالعات مربوط به سالخوردگی از آن بهره بگیرند. ظاهراً غیر از زنبور، الگویی مناسبتر برای این نوع پژوهشها وجود ندارد.

منبع:آریزونا  - خبرگزاری کشاورزی ایران

درمان افسردگی و زوال عقل با زهر زنبور عسل


محققان ماده ای از زهر زنبور عسل جدا کرده اند که گمان می رود در تسکین علایم افسردگی و زوال عقل موثر باشد.

 به گزارش ایانا و به نقل از ساینس دیلی (Science Daily    )، آپامین (Apamin  ) یک پپتید طبیعی موجود در زهر زنبور است که توانایی آن برای سد کردن مسیر یک نوع یون و تسریع جریان یونهای پتاسیم به بیرون عصب شناخته شده است. سد کردن این مسیرها در مغز سبب می شود اعصاب به شدت برانگیخته شوند و یادگیری بهبود یابد. این امر به درمان افسردگی و زوال عقل کمک می کند.

علاوه براین تزریق آپامین سبب بهبود نشانه های پلاسیدگی ماهیچه ها (MD) می­گردد. تا این زمان، سازوکار دقیق فعالیت آپامین را به درستی نفهمیده بودند.

اخیراً گروهی از محققان دانشگاه بریستول در انگلستان و لی یژ در بلژیک پژوهشی در زمینه مسیرهای یون پتاسیم انجام دادند. محققان به کمک مدلهای رایانه ای و دانش ژنتیک توانستند جایی که آپامین این مسیر را سد می­کند، به دقت مشخص سازند. بیشتر مولکولها در دهانه بیرونی این مسیرهای یون و برای بستن آنها به صورت درپوش عمل می کنند. جالبترین بخش اکتشاف محققان این بود که آپامین با فاصله از روزنه های این مسیر انتقال یون هم بست می گردد و سبب می شود شکل این مسیر از طریق یک سازوکار دگر ریختار (allosteric) تغییر کند و آن را سد نماید.

این کشف به طراحی داروهای سدکننده مسیر یونهای پتاسیم که مشابه آپامین عمل کنند کمک می نماید.

پرفسور نیل ماریون، استاد علوم دارویی دانشگاه بریستول گفت: طراحی دارو به شناخت نقطه هدف بستگی دارد. یافته های ما رویکرد نوینی برای طراحی یک عامل درمانی که به درمان افسردگی، زوال عقل و پلاسیدگی ماهیچه ها فراهم ساخته است.

پرفسور وینسنت سیوتین، متخصص اعصاب در دانشگاه لی یژ نیز گفت: از نتایج این تحقیق بسیار خرسندم و ایمان دارم به کمک اطلاعات موجود هدف قرار دادن این مسیرها برای تهیه داروهای مناسب در آینده آسانتر خواهد شد.

 مترجم: سید محسن سنجری

منبع:خبرگزاری کشاورزی ایران

زنبورهای سحرخیز با هوشترند

به گزارش خبرگزاری مهر، این قدرت بالا در صبحگاه شاید از این رو شکل گرفته باشد که این حشرات باهوش بتوانند گیاهان در حال شکفته شدن را به راحتی ردیابی کرده و جستجوی شهد گل برای آنها پربارتر شود.

تحقیقات پیشین نشان می دهند میزان شهد گلها در هنگام صبح بیشتر دیگر ساعات روز است، از این رو این مدت زمان دوره ای است که شناسایی رایحه های جدید و تازه می تواند برای زنبورها مفید باشد.

روند به خاطر سپردن رایحه های جدیدی که توسط گلها آزاد می شود برای مغز زنبورها روندی بسیار پر مصرف است و انرژی زیادی صرف می کند از این رو کاهش میزان هوشمندی این حشرات در طول روز می تواند به آنها در ذخیره انرژی کمک کند.

محققان دانشگاه کونستانزدر آلمان، برای مطالعه این پدیده هزار زنبور عسل گشت زن را جمع آوری کرده و گروهی از آنها را در ازای پاداش غذا به گونه ای آموزش دادند که در زمان های مختلفی از روز به دنبال رایحه های جدید بگردند. به این شکل دانشمندان می توانستند واکنش درست زنبورها را نسبت به رایحه های جدید مطالعه کنند.

پاسخ درست در برابر یک رایحه جدید به معنی انبساط دادن خرطوم مکشی حشره است که معمولا برای جمع آوری شهد گلها از آن استفاده می شود.

نتایج نشان داد زنبورهایی که برای ردیابی رایحه های جدید در صبح زود آموزش دیده بودند از حافظه قویتری برای به یاد آوردن مفهوم رایحه ها برخوردار بودند. قبل از این نیز دانشمندان پی برده بودند رفتار زنبورها با زمانهای مختلف روز در ارتباط مستقیم است. اما مطالعه اخیر به گفته محققان اولین مطالعه ای است که نشان می دهد زنبورها در صبحها باهوشترند.

دانشمندان این توانایی زنبورها را نتیجه همکاری و هم زیستی مسالمت آمیز زنبورها و گلهایی که گرده افشانی آنها به عهده زنبورها است می دانند. به گفته آنها یک زنبور سحرخیز بودن و یافتن زودهنگام گلهای تازه شکفته بسیار بهتر از سر و کله زدن با رقبایی مانند پروانه ها، حشرات و زنبورهای کندوهای همسایه است.

بر اساس گزارش بی بی سی، دانشمندان می گویند زنبورها نه تنها به خاطر گرده افشانی گیاهانی که زنجیره غذایی ما را تشکیل می دهند از اهمیت بالایی برخوردارند بلکه به دلیل گرده افشانی و کمک به رشد گلهای وحشی به حفظ زیبایی طبیعت و تنوع گونه های گیاهان وحشی کمک می کنند.